خیار شرط در معاملات ملکی
نحوه نوشتن خیار شرط در قراردادهای ملکی
خیار شرط در معاملات ملکی | خیار شرط یک مفهوم حقوقی است که در قانون مدنی ایران جایگاه ویژهای دارد. این خیار به طرفین قرارداد اجازه میدهد که با توافق قبلی، برای خود یا شخص ثالثی، حق فسخ قرارداد را در مدت مشخصی قائل شوند.
1. تعریف خیار شرط:
خیار شرط به معنای اختیار فسخ قرارداد در مدت معین است که به موجب توافق طرفین در قرارداد گنجانده میشود. این خیار از دیگر خیارات متمایز است زیرا مبنای آن نه قانون، بلکه اراده و توافق طرفین است. در واقع، طرفین قرارداد میتوانند شرط کنند که در صورت وقوع یا عدم وقوع یک واقعه یا بدون نیاز به دلیل خاصی، یکی از طرفین یا هر دو، حق داشته باشند قرارداد را فسخ کنند.
2. مدت معین خیار شرط:
یکی از مهمترین ویژگیهای خیار شرط، محدود بودن آن به یک مدت مشخص است. طبق ماده 401 قانون مدنی ایران، اگر مدتی برای اعمال خیار شرط تعیین نشود، هم خیار شرط و هم قرارداد باطل میشود. این الزام به تعیین مدت، از این جهت است که قراردادها باید به نوعی قطعیت داشته باشند و خیار شرط نباید برای همیشه بدون محدودیت زمانی باقی بماند.
مثال: در یک قرارداد خرید و فروش ملک، طرفین میتوانند توافق کنند که خریدار تا یک ماه پس از امضای قرارداد حق دارد در صورت عدم تأمین مالی لازم، قرارداد را فسخ کند. این مدت باید به وضوح در قرارداد قید شود.
3. اعمال خیار شرط:
اعمال خیار شرط بسیار ساده است و نیاز به طی کردن مراحل پیچیدهای ندارد. صاحب حق میتواند با اعلام لفظی یا کتبی، یا حتی با انجام عملی که نشاندهنده نیت فسخ قرارداد باشد، از این خیار استفاده کند. مهم این است که اراده صاحب حق به نحوی به طرف مقابل اعلام شود.
نکته: برای اعمال خیار شرط نیازی به مراجعه به دادگاه نیست. اگر اختلافی بین طرفین پیش آید، دادگاه تنها به بررسی و تأیید وجود حق خیار و نحوۀ اجرای آن میپردازد، نه اینکه خود قرارداد را فسخ کند.
4. ماهیت حقوقی خیار شرط:
خیار شرط برخلاف سایر خیارات (مانند خیار غبن، خیار عیب، و غیره) که مبنای آنها جلوگیری از ضرر و زیان است، بر اساس توافق و اراده طرفین شکل میگیرد. این به معنی آن است که طرفین میتوانند با آزادی کامل و طبق شرایط خاصی که برای خود تعیین میکنند، این خیار را در قرارداد بگنجانند.
چنانچه دنبال وکیل ملکی هستید، می توانید از طریق لینک زیر با وکلای ما در ارتباط باشید
5. فوریت در اعمال خیار شرط:
برخی از خیارات مثل خیار غبن فوری هستند، به این معنی که صاحب حق باید بلافاصله پس از اطلاع از وجود حق، اقدام به فسخ کند. اما در مورد خیار شرط، قانون مدنی درباره فوریت آن سکوت کرده است، بنابراین صاحب حق میتواند در هر زمانی در مدت تعیین شده، از این حق استفاده کند.
6. اسقاط خیار شرط:
اسقاط خیار شرط به دو صورت انجام میشود:
با اراده صاحب حق: صاحب حق میتواند به طور صریح از حق خود صرفنظر کند.
با توافق طرفین: در صورتی که طرفین در قرارداد قید کنند که “اسقاط کافه خیارات” انجام شده، به طور کلی از تمامی خیارات قانونی صرفنظر کردهاند. اما باید توجه داشت که چون خیار شرط ناشی از اراده طرفین است و نه قانون، این اسقاط به صورت خودکار شامل خیار شرط نمیشود. برای اسقاط خیار شرط، باید به صراحت در قرارداد به آن اشاره شود یا صاحب حق به طور واضح از این حق صرفنظر کند.
7. کاربرد عملی خیار شرط در قراردادهای ملکی:
خیار شرط به طور گستردهای در معاملات ملکی استفاده میشود. این خیار به ویژه در مواردی که یکی از طرفین نیاز دارد تا از شرایط خاصی مطمئن شود (مانند دریافت وام یا تأییدیههای اداری) بسیار مفید است.
مثال عملی: فرض کنید فردی یک ملک را به شرط دریافت وام خریداری میکند. اگر خریدار نتواند وام را تا مدت معینی دریافت کند، با استفاده از خیار شرط میتواند قرارداد را فسخ کرده و از خرید منصرف شود.
8. چالشهای حقوقی خیار شرط:
برخی از چالشهای حقوقی ممکن است در خصوص خیار شرط مطرح شوند. به عنوان مثال، اگر مدت خیار شرط بهوضوح در قرارداد قید نشده باشد، یا اختلافاتی درباره آغاز و پایان مدت خیار وجود داشته باشد، میتواند موجب بروز اختلافات حقوقی شود. در این موارد، تفاسیر دادگاهها و رویه قضایی نقش مهمی در حل و فصل این اختلافات دارند.
نحوه فسخ قرارداد با استفاده از خیار شرط و اعلام آن
در قراردادهایی که خیار شرط وجود دارد، صاحب حق فسخ میتواند در صورت تحقق شرایط ذکر شده در قرارداد، به صورت یکطرفه و بدون نیاز به رای دادگاه، قرارداد را فسخ کند. این فرایند به این ترتیب است:
1. تحقق شرط فسخ:
ابتدا باید شرطی که در قرارداد به عنوان مبنای خیار شرط تعیین شده، محقق شود. این شرط میتواند هر چیزی باشد که طرفین بر آن توافق کردهاند، مانند عدم پرداخت مبلغی در مهلت مقرر، عدم تأمین مالی یا عدم تحقق هر شرط دیگری که در قرارداد آمده است.
2. اعلام فسخ:
پس از تحقق شرط، صاحب حق میتواند قرارداد را فسخ کند. برای اعلام فسخ نیازی به طی مراحل خاصی نیست و همین که صاحب حق به هر شکلی نیت خود را اعلام کند، کافی است. این اعلام میتواند به یکی از دو روش زیر انجام شود:
اعلام لفظی: صاحب حق به صورت شفاهی اعلام میکند که قرارداد را فسخ کرده است.
اعلام عملی: صاحب حق عملی انجام میدهد که نشاندهنده نیت او برای فسخ باشد. مثلاً اگر خریدار قصد فسخ قرارداد خرید ملک را داشته باشد، میتواند از پرداخت باقیمانده مبلغ قرارداد خودداری کند و این به عنوان نشانهای از فسخ تلقی شود.
3. عدم نیاز به ابلاغ به طرف مقابل:
یک نکته کلیدی این است که صاحب حق نیازی به ابلاغ رسمی این فسخ به طرف مقابل ندارد. کافی است که اراده خود را برای فسخ ابراز کند. این بدین معناست که حتی اگر طرف مقابل از فسخ مطلع نشود، فسخ همچنان معتبر است.
4. عدم نیاز به رای دادگاه:
برای فسخ قرارداد با استفاده از خیار شرط، نیازی به مراجعه به دادگاه نیست. فسخ با اعلام صاحب حق تحقق مییابد و نیازی به تایید یا دخالت دادگاه وجود ندارد. این امر ناشی از اصل حاکمیت اراده در خیار شرط است که اجازه میدهد طرفین به صلاحدید خود، قرارداد را فسخ کنند.
5. مراجعه به دادگاه در صورت بروز اختلاف:
اگر پس از اعلام فسخ، اختلافی بین طرفین درباره صحت یا نحوه اعمال خیار شرط بوجود آید، هر یک از طرفین میتوانند به دادگاه مراجعه کنند. اما در این حالت، دادگاه تنها به بررسی این موضوع میپردازد که آیا حق فسخ به درستی اعمال شده است یا خیر. دادگاه در این موارد حکم به فسخ نمیدهد بلکه صرفاً تایید میکند که فسخ بر اساس خیار شرط به درستی انجام شده است.
6. مبنای حاکمیت اراده:
یکی از دلایل اصلی که در خیار شرط نیازی به رای دادگاه برای فسخ قرارداد وجود ندارد، این است که مبنای این خیار، حاکمیت اراده طرفین است. در سایر خیارات، مانند خیار غبن، قانون به دلیل جلوگیری از ضرر و زیان یکی از طرفین، مداخله میکند و برای اعمال این خیارات نیاز به تایید دادگاه است. اما در خیار شرط، چون این حق به صورت توافقی بین طرفین ایجاد شده، قانون نقشی در تعیین شرایط آن ندارد و دادگاه تنها میتواند صحت این توافق را تایید کند.