وصایا در قانون مدنی و قانون امور حسبی
انواع وصیت:
وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی این یا منفعتی را از مال خود برای بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا امور یا تصرفات دیگری مأمور میکند.
وصیت کننده ⬅️موصی
کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده ⬅️موصی له
مورد وصیت⬅️ موصی به
کسی که به موجب وصیت عهدی ولی در مورد ثلث یا برصغیر قرار داده میشود ⬅️وصی نامیده می شود.
تحقق تملیک
تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود، مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی یعنی عقد وصیت نیاز به قبول دارد و مالکیت از زمان قبولی محقق میشود.
قبول موصی له قبل از فوت موصی موثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی له موصی به را قبض کرده باشد.
رد یا قبول وصیت
نسبت به موصی له رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصی معتبر است. بنابراین اگر موصی له قبل از فوت موصی وصیت را رد کرده باشد، بعد از فوت می تواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصی به را قبض کرد، دیگر نمی تواند آن را رد کند، لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
باید دقت کرد که ابتدای این مبحث نسبت موصی له یعنی کسی که به نفع او وصیت شده و نه نسبت به وراث وی یعنی قبول قبل از فوت به وراث وی نمیرسد چون حقی ایجاد نشده است، باید گفت وراث حق قبول یا رد ندارند.
رد و قبول موصی له محجور
اگر موصی له صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود در اینجا منظور از صغیر، غیر ممیز است چرا که صغیر ممیز به موجب انتهای ماده ۱۲ ۱۲ قانون مدنی صغیر ممیز می تواند تملک بلاعوض کند مثل قبوله هبه، صلح بلاعوض، حیازت مباحات.
ورثه موصی نمی توانند در موصی به تصرف کنند، مادام که موصی له رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است.
اگر تاخیر این اعلام موجب تضرر ورثه باشد حاکم موصی له را مجبور می کند که تصمیم خود را معین کند.
امور راجع به ترکه
امور راجع به ترکه اقداماتی است که برای حفظ ترک و رساندن آن به صاحبان حقوق می شود از قبیل مهر و موم و تحریر ترکه و اداره ترکه و غیره.
صلاحیت آن امور راجع به ترکه با دادگاه بخشی است که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران در حوزه آن دادگاه بوده و اگر متوفی در ایران اقامتگاه نداشته باشد دادگاهی است که آخرین محل سکونت متوفی در حوزه آن دادگاه بوده است، هرگاه متوفی در ایران اقامتگاه یا محل سکونت نداشته، دادگاهی صالح است که ترکه در آنجا واقع شده و اگر ترکه در جاهای مختلف باشد دادگاهی که مال غیر منقول در حوزه آن واقع است، صلاحیت خواهد داشت و اگر اموال غیر منقول در حوزه های متعدد باشد صلاحیت با دادگاهی است که قبلاً شروع به رسیدگی کرده است.
مهر و موم ترکه
برای مهر و موم ترکه دادگاه عمومی صلاحیت دارد.
چه کسانی می توانند درخواست مهر و موم ترکه را بنمایند؟
۱- هر یک از وراث متوفی یا نماینده قانونی آنها.
۲- موصی له، در صورتی که وصیت به جز مشاع شده باشد.
۳- طلبکار متوفی که طلب او مستند به سند رسمی یا حکم قطعی باشد به مقدار طلب، در صورتی که در مقابل طلب، رهن بوده و ترتیب دیگری هم برای تامین طلب نشده باشد.
۴ -کسی که از طرف متوفی به عنوان وصایت معین شده باشد.
در صورتی که بین ورثه غایبی باشد که برای اداره اموال خود نماینده نداشته باشد اگر محل غائب معلوم است دادرس مهر و موم ترکه را به او اطلاع میدهد و اگر محل غایب معلوم نباشد به دادستان اطلاع خواهد داد که در صورت اقتضا جهت تعیین امین برای او اقدام کند.
در موقع مهر و موم یا برداشتن مهر و موم اشیا یا نوشتجاتی که داخل در ترکه نبوده و متعلق به زن یا شوهر متوفی یا متعلق به غیر باشد به صاحبان آنها رد و مشخصات اشیاء نامبرده در صورتمجلس نوشته می شود.
آن مقدار از اثاث البیت و غیره که برای زندگانی عیال و اولاد متوفی ضرورت دارد و همچنین اشیایی که قابل مهر و موم نیست، مهر و موم نمیشود و اشیا مزبور در صورتمجلس توقیف می گردد.
در وصایت
در وصیت عهدی قبول کرد نیست لیکن وصی می تواند مادامی که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق ندارد، اگرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
اگر وصی به وصایت عمل نکند منعزل میشود و پس از انزال مسئولیتی ندارد.
موصی باید نسبت به مورد وصیت جایز التصرف باشد.
وصیت به مالی که متعلق حق دیگران قرار گرفته است (مانند عینی که وثیقه طلب دیگری است) نافذ است هرچند که بعضی آن را غیر نافذ و منوط به اجازه طلبکار دانسته اند.
وصیت ورشکسته در اموال خود جایز است و در صورتی اجرا میشود که ترکه زائد بر طلب بستانکاران باشد.
نکته مهم:
اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
اگر موصی ثانیاً وصیتی برخلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
هرگاه دو وصیت نامه مخالف در یک روز تنظیم شده باشد و نتوان تقدم یکی را احراز کرد، در صورتی که تعارض ذاتی نباشد، مانند تملیک یک مال به دو نفر، باید هر دو را اجرا کرد زیرا تردید در اصل رجوع وجود دارد و زوال هیچ یک از دو اراده به اثبات نمی رسد.
در موصی به (مورد وصیت)
وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است
موصی به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر، ولو با اجازه مالک باطل است.
وصیت زائد بر ثلث
وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر با اجازه وراث و اگر بعضی از ورثه اجازه کند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
میزان ثلث به اعتبار و دارایی موصی در حین وفات معین میشود نه به اعتبار و دارایی او در حین وصیت.
ترتیب اخراج ثلث
اگر موصی زیاده بر ثلث را به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد و ورثه زیاد بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج می شود تا میزان ثلث و زاید بر ثلث باطل خواهد شد و اگر وصیت به تمام یکدفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
در موصی له (کسیکه وصیت به نفع او شده)
موصی له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای وصیت شده است
وجود وصی له در زمان تملک موصی به نیز لازم است و فوت او پیش از قبول، وصیت را باطل می کند مگر اینکه از وصیت نامه یا اوضاع و احوال چنین برآید که موصی می خواسته است ورثه موصی له را از موضوع وصیت منتفع گرداند
وصیت بر معدوم حتی به تبع موجود صحیح نیست.
وصیت برای حمل
وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر اینکه زنده متولد شود.
اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثه او میرسد مگر اینکه جرم مانع ارث باشد این امر دلالت دارد بر اینکه اگر حمل در نتیجه جرم مرده به دنیا آید، وصیت نافذ است و موصی به به ورثه او میرسد.
در وصی
موصی می تواند یک یا چند نفر وصی معین نماید در صورت تعدد اوصیا باید مجتمعاً عمل به وصیت کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.(اصل بر اجتماعی عمل کردن اوصیا)
راجع به وصیت
وصیت نامه اعم از اینکه راجب باشد به وصیت عهدی یا تملیکی، منقول یا غیرمنقول ممکن است به طور رسمی یا خود نوشت یا سری تنظیم شود.
وصیتنامه خودنوشت
در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ روز و ماه و سال به خط موصی بوده و به امضا رسیده باشد.
وصیت نامه سری
ممکن است به خط موصی یا به خط دیگری باشد ولی در هر صورت باید به امضای موصی برسد و به ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری کهدر آیین نامه دادگستری معین می گردد امانت گذارده شود.
راجع به دیون متوفی
مطابق قانون مدنی: حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق می گیرد و باید قبل از تقسیم آن ادا شود از قرار ذیل است
۱- قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه، مثل اینکه متعلق رهن است
۲- دیون و واجبات مالی متوفی
۳- وصایای میت تا ثلث ترک بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها
توضیح مطلب اینکه در موردی که عین ترکه رهن دین می باشد و مال دیگری برای تامین هزینه کفن نداشته باشد ظاهر ماده ۸۶۹ قانون مدنی بر اینست که هزینه کفن باید از عین وثیقه برداشته شود.
در قانون امور حسبی: دیون و حقوقی که به عهده متوفی است بعد از هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی و سایر هزینه های ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترک باید از ترکه داده شود.
نکته مهم
ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به بستانکاران بدهند و اگر ترکه برای تمام دیون کافی نباشد ترکه ما بین تمام بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم می شود مگر اینکه آن را بدون شرط قبول کرده باشند که در این صورت مطابق ماده ۲۴۶ قانون امور حسبی مسئول خواهند بود.
ماده ۲۴۶:هرگاه بعضی از ورثه ترک را قبول و بعضی رد کنند ترکه باید تحریر شود و بعد از تحریر هم می توانند قبول یا رد نمایند.
در موقع تقسیم دیونی که به موجب قوانین دارای حق تقدم و رجحان هستند رعایت خواهد شد،
بستانکاران زیر هر یک به ترتیب حق تقدم بر دیگران دارند:
طبقه اول
الف- حقوق خدمه خانه برای مدت سال آخر قبل از فوت
ب- حقوق خدمتگزاران بنگاه متوفی برای مدت ۶ ماه قبل از فوت
ج- دستمزد کارگران که روزانه یا هفتگی مزد میگیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت
طبقه دوم
– طلب اشخاصی که مال آنها به عنوان ولایت یا قیمومت تحت اداره متوفی بوده نسبت به میزانی که متوفی از جهت ولایت و یا قیمومت مدیون شده است.
این نوع طلب در صورتی دارای حق تقدم خواهد بود که موت در دوره قیمومت یا ولایت و یا در ظرف یک سال بعد از آن واقع شده باشد.
طبقه سوم
– طلب پزشک و دارو فروش و مطالباتی که به مصرف مداوای متوفی و خانوادهاش در ظرف یک سال قبل از فوت رسیده است.
طبقه چهارم
الف- نفقه زن مطابق ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی
ماده ۱۲۰۶ قانون مدنی : زوجه در هر حال می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب فقط نسبت به آتیه می توانند مطالبه نفقه نمایند.
ب- مهریه زن تا میزان ده هزار ریال
طبقه پنجم
-سایر بستانکاران
اگر چیزی از ترک در مقابل دینی رهن باشد مرتهن نسبت به مال مرهون بر سایر بستانکاران مقدم است و اگر بهای مال مرهون از طرف مرتهن زاید باشد مقدار زاید مابین بستانکاران تقسیم میشود و اگر کمتر باشد مرتهن نسبت به باقی مانده طلب خود مانند سایر بستانکاران خواهد بود.
ورثه میتوانند دیون را از ترکه یا از مال خود ادا نمایند.
در مواردی که برای ادای دیون متوفی وصی معین شده است، اثبات دین به طرفیت وصی و ورثه خواهد شد.
در مورد ترکه متوفای بلا وارث که مدیر ترکه معین میشود اثبات دین به طرفیت مدیر ترکه می گردد.
در دعاوی راجع به عین طرف دعوا کسی است که عین در دست اوست خواه وارث باشد یا غیر وارث، مگر اینکه آن کس مقرّ باشد که عین جزو ترکه است در این صورت مدعی باید برای اثبات ادعای خود بر تمام ورثه اقامه دعوا نماید.
قبول ترکه
قبول ترکه ممکن است صریح باشد یا ضمنی
قبول صریح آن است: که به موجب سند رسمی یا عادی قبول خود را به دادگاه اطلاع دهند.
قبول ضمنی آن است: که عملیاتی در ترکه نمایند که کاشف از قبول ترکه و ادای دیون نباشد از قبیل بیع، صلح ، هبه و رهن و امثال آن که به طور وضوح کشف از قبول ترکه نماید.
در صورتی که ورثه ترکه را قبول نمایند هر یک مسئول اداء تمام دیون به نسبت سهم خود خواهد بود مگر اینکه ثابت کنند دیون زائد بر ترکه بوده یا ثابت کند که پس از فوت متوفی ترکه بدون تقصیر آنها تلف شده و باقی مانده ترکه برای پرداخت دیون کافی نیست که در این صورت نسبت به زائد از ترکه مسئول نخواهند بود.
– در صورتی که بعضی از ورثه ترکه را قبول کرده و بعضی رد نمایند وارثی که ترکه را قبول کرده است اقدامات لازم را برای اداره ترکه و ادای دیون و حقوق و وصول و مطالبات و غیره انجام میدهد و وارثی که ترکه را رد کرده است حق هیچگونه اعتراضی به عملیات ندارد لیکن اگر پس از تسویه ترکه چیزی از ترکه بماند سهم الارث وارثی که ترک را رد کرده است به او داده خواهد شد.
در این صورت وارثی که ترکه را قبول کرده در ازای زحمتی که برای اداره کردن ترکه نسبت به سهم سایرین متحمل شده مستحق دستمزد خواهد بود ، تشخیص میزان دستمزد در صورت عدم تراضی با دادگاه است.