رأی وحدت رویه شمارۀ 785
مقدمه
جلسۀ هیئت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پروندۀ وحدت رویۀ ردیف 52.98 رأس ساعت ۸:۳۰ روز سهشنبه مورخ ۱۳۹۸/۱۰/۱۰ به ریاست حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدم، رئیس محترم دیوان عالی کشور و با حضور حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای محمد جعفر منتظری، دادستان محترم کل کشور و شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیۀ شعب دیوان عالی کشور، در سالن هیئت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظر دادستان محترم کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد، به صدور رأی وحدت رویۀ قضایی شمارۀ ۷۸۵ ـ ۱۳۹۸/۱۰/۱۰ منتهی گردید.
برای تهیه دوره کالبد شکافی آراء وحدت رویه کلیک کنید
الف: گزارش پرونده
احتراماً؛ معروض میدارد: بر اساس گزارش ۹۸.۱۰۰.۶۸۲۸ ـ ۱۳۹۸/۸/۸ آقای رئیس سازمان تعزیرات حکومتی از شعب مختلف تجدیدنظر ویژۀ رسیدگی به امور قاچاق کالا و ارز در مورد اعتراض دادستان عمومی و انقلاب اسلامی نسبت به برائت مرتکبین قاچاق کالاهای مجاز مشروط از تخلف انتسابی، آرای متفاوت صادر شده است که جریان امر ذیلاً منعکس میشود:
الف) طبق محتویات پروندۀ ۳۰۰۰۰۱۷ شعبۀ اول تجدیدنظر مرقوم، مدیر عامل شرکت … به علت نگهداری البسۀ خارجی مظنون به قاچاق، در شعبۀ بیست و هفتم بدوی تعزیرات حکومتی تهران محاکمه و با توجه به مدارک ارائه شده و بررسیهای کارشناسی و نظر گمرک تهران که دلالت بر ورود قانونی کالا از مبادی رسمی کشور با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی و سود بازرگانی و عایدات دولت دارد، به موجب دادنامۀ ۱۹۸ ـ ۹۷/۷/۱۷ تبرئه شده، ولی آقای دادستان عمومی و انقلاب تهران نسبت به آن اعتراض کرده است که پس از طرح موضوع در شعبۀ اول تجدیدنظر ویژۀ قاچاق کالا و ارز طی دادنامۀ ۳۰۰۰۰۷۲ـ ۹۶/۳/۳۱ به شرح زیر اقدام کردهاند:
«تجدیدنظرخواهی دادستان محترم عمومی و انقلاب تهران به شرح انعکاس یافته در نامه به شمارۀ ۹۰۰۱.۳۲۵.۲۰۰ مورخ ۹۶/۲/۱۶ و با استناد به تبصرۀ ۳ ذیل مادۀ ۵۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب۱۳۹۲/۱۰/۳ که از دادنامۀ شمارۀ ۱۳۹۶۰۰۲۰۱۰۷۳۰۰۰۱۱۶ مورخ ۱۳۹۶/۲/۱۲ اصداری شعبۀ ۲۷ بدوی ویژۀ رسیدگی به تخلفات قاچاق کالا و ارز تعزیرات حکومتی تهران صورت پذیرفته، از قابلیت طرح و رسیدگی قانونی در شعب تجدیدنظر ویژۀ رسیدگی به تخلفات قاچاق کالا و ارز برخوردار نیست. به موجب رأی تجدیدنظرخواستۀ مارالذکر، حکم به برائت [مدیر عامل] شرکت … از اتهام انتسابی دایر بر نگهداری ۵۰۰۰ قلم البسۀ خارجی مظنون به قاچاق موضوع صورتمجلس مورخ ۹۶.۲.۴ دستگاه کاشف صادر گردیده است. قطع نظر از چگونگی رسیدگی پرونده و معطوفاً به ملاحظۀ ارسال پرونده از مرجع قضایی به تعزیرات و مفاد نامۀ اعتراضی واصله که خلاصتاً حاوی مطالبی پیرامون استفادۀ شرکت تجدیدنظرخوانده به عنوان شرکت اصلی واردکنندۀ کالا و به قصد فرار مالیاتی و استفاده از کارت بازرگانی شرکت دیگر و یا مطالبی در چگونگی تحصیل مال از طریق نامشروع موضوع مادۀ ۲ قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری برای استفاده از منافع کارت بازرگانی دیگران یا لزوم توجه به مقررات بند ۷ مادۀ “۲۷۴”[1] قانون اصلاح مالیاتهای مستقیم میباشد و در توصیف قاچاق بودن یا نبودن عمل ارتکابی، متضمن توضیح بیشتری نمیباشد، برابر مادۀ “۲۲”[2] قانون آیین دادرسی کیفری، تشکیل دادسرا در معیت دادگاههای هر حوزۀ قضایی متصور است. اساساً درخواست تجدیدنظر در پروندههای قاچاق برای دادستان محترم، در صورتی که مبنی بر برائت باشد، صرفاً منصرف به مواردی خواهد بود که در زمرۀ مصادیق و جرائم مادۀ “۴۴”[3] قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز (سازمان یافته و حرفهای، کالای ممنوع، کالا و ارز مستلزم حبس یا انفصال از خدمت دولتی) باشد. رسیدگی و صدور رأی و درخواست تجدیدنظر در مورد سایر پروندههای قاچاق کالا و ارز، تخلف محسوب و رسیدگی آن در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی با ساختار متفاوت از مرجع قضایی میسور است. همچنین نظارت بر پروندههای قاچاق در سازمان تعزیرات و نحوۀ اجرای احکام نیز مطابق مادتین ۴۹ و “۵۰”[4] قانون صدرالاشعار اعمال میگردد. هر چند در مواردی دادستان محترم قانوناً امتیاز اعمال نظارت قضایی در سایر نهادها و ادارات دولتی را دارد، لیکن با توجه به مقررات مادۀ “۵۱”[5] قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، شعب رسیدگیکننده در تعزیرات ملزم هستند شرایط و ضوابط دادرسی در همان قانون را رعایت کنند و در مواردی که شرایط و ضوابط مذکور در آن قانون پیشبینی نشده باشد، [ملزم هستند] تا مطابق قانون آیین دادرسی کیفری رفتار نمایند. تصور و تسری امتیاز اعمال نظارت قضایی برای دادستان محترم در پروندههایی که از سوی شعب بدوی ویژۀ رسیدگی به تخلفات قاچاق کالا و ارز مورد رسیدگی واقع میشوند، فاقد توجیهات موجهه و قانونی خواهد بود. بنا به مراتب مذکور و با ملحوظ داشتن جمیع جهات و اینکه نظریۀ مشورتی شمارۀ ۷.۹۴.۲۳۳۲ مورخ ۹۴/۸/۳۰ ادارۀ کل حقوقی قوۀ قضاییه نیز مؤید همین اظهارنظر است، غیرقابل طرح بودن درخواست اعتراض مذکور را صادر و اعلام مینماید. ضمناً بنا به مندرجات نامۀ واصلۀ شمارۀ ۹۶.۵۰۰۰.۷۲۲۷ مورخ ۹۶/۳/۲۰ ادارۀ کل تعزیرات حکومتی تهران، این عبارت اعلام گردیده که با طرح موضوع رأی تجدیدنظرخواسته در جلسۀ مورخ ۹۶/۳/۱ دبیرخانه کمیسیون برنامهریزی، هماهنگی و نظارت بر مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان تهران موضوع در جلسۀ مورخ ۹۶/۳/۱ مطرح و اعضای کمیسیون به رأی برائت صادره اعتراض ننمودهاند. مقرر است دفتر پس از ثبت دادنامه ضمن اقدامات لازم، پرونده به شعبۀ صادرکنندۀ رأی بدوی عودت داده شود».
ب) طبق محتویات پروندۀ ۳۰۰۰۱۰۳ شعبۀ پنجم تجدیدنظر ویژۀ قاچاق کالا و ارز، آقای (ح ـ ز) به علت نگهداری انواع پودر و مکمل بدنسازی مظنون به قاچاق، در شعبۀ بیست و هفتم بدوی تعزیرات محاکمه و طی دادنامۀ ۱۹۸ ـ ۹۷/۷/۱۷ از اتهام انتسابی تبرئه شده و معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران به آن اعتراض کرده و شعبۀ پنجم تجدیدنظر پس از رسیدگی، طی دادنامۀ ۲۰۰۰۰۲۹ ـ ۹۸/۴/۱۹ چنین رأی داده است:
«در خصوص تجدیدنظرخواهی معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران نسبت به دادنامۀ شمارۀ ۱۳۹۷۰۰۲۰۱۰۷۳۰۰۰۱۹۸ مورخ ۹۷/۷/۱۷ صادره از شعبۀ ۲۷ بدوی تعزیرات حکومتی تهران که به موجب آن آقای “ح ـ ز” از اتهام نگهداری کالای به ظن قاچاق به استناد اصل “۳۷”[6] قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تبرئه گردیده است، هیئت شعبه با التفات به جامع اوراق و محتویات پرونده، علیالخصوص ملحوظ نظر قراردادن نحوۀ رسیدگی و مبانی استنباط و استدلال و مستندات قانونی مندرج در رأی تجدیدنظرخواسته و اینکه در این مرحله از رسیدگی از سوی تجدیدنظرخواه اعتراض موجه و مؤثری که از توجیه قانونی برخوردار باشد، صورت نپذیرفته؛ زیرا که اولاً کالای موضوع پروندۀ مجاز مشروط بوده و جزء کالای ممنوعه نمیباشد؛ ثانیاً به موجب نامۀ شمارۀ ۷۹۸۸۵۰.۲۰۱.۰۶۰۱.۹۷ مورخ ۹۷/۸/۲۶ پلیس آگاهی تهران بزرگ که اعلام داشته علیرغم اعلام دانشگاه علوم پزشکی ایران، مبنی بر جعلی بودن نامهها، نامههای مزبور جعلی نبوده، بلکه نامۀ اولیۀ دانشگاه به صورت غیرواقعی و واهی توسط عوامل دانشگاه که به عدم مصرف انسانی کالاهای موضوع پرونده اشاره شده است، تنظیم گردیده است؛ ضمن اینکه در نمونههای ارسالی مشاهده شد متأسفانه آنالیز و آزمایشی صورت نپذیرفته، بلکه نمونههای ارسالی به صورت پلمپ [اعاده] گردیده است؛ ثالثاً به موجب دادنامۀ شمارۀ ۹۸۹۹۷۳۱۴۲۳۰۰۲۸۹ مورخ ۹۸/۳/۲۶ شعبۀ ۱۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیۀ ۶ تهران در خصوص آقای “ح ـ ز” پیرو شکایت معاون غذا و دارو دایر بر جعل نامۀ شمارۀ ۱۳۵.۶۵۳۲.ص.۹۷ مورخ ۹۷/۶/۲۵ بنا به اعلام نظر آگاهی تهران و به علت عدم کفایت ادلۀ قانونی در جهت اثبات جعل، مستنداً به مادۀ “۲۶۵”[7] قانون آیین دادرسی کیفری، قرار منع تعقیب صادر گردیده است و تعرضات معمولۀ تجدیدنظرخواه به شرح لایحۀ اعتراضیه بنا به مراتب مذکور، معارض استدلال شعبۀ رسیدگیکنندۀ بدوی نبوده و نمیتواند موجبات نقض و ازهمگسیختگی دادنامۀ معترضٌعنه را فراهم نماید. فلذا به نظر اعضای هیئت شعبه، دادنامۀ معترضٌعنه موافق موازین قانونی و مطابق دلایل موجود در پروندۀ اصدار یافته و اصول دادرسی و تشریفات قانونی نسبت به آن رعایت گردیده است و تجدیدنظرخواهی به عمل آمده با هیچ یک از شقوق و جهات مندرج در مادۀ “۴۳۴”[8] قانون آیین دادرسی کیفری انطباق ندارد. بناءً علیهذا، ضمن رد تجدیدنظرخواهی موصوف، به استناد مواد ۵۰ و ۵۱ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب سال ۹۲ و بند الف مادۀ “۴۵۵”[9] قانون آیین دادرسی کیفری، دادنامۀ تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید و ابرام مینماید و متذکر میگردد در خصوص کالای موضوع پرونده، پس از انجام تشریفات قانونی مفاد مادۀ “۵۴”[10] قانون مـبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب سال ۹۲ و اصلاحات بعدی، لازمالرعایه میباشد. رأی صادره قطعی و لازمالاجرا است. دفتر مقرر است پرونده از آمار شعبه کسر [و] پس از برگ شماری، به مرجع ارسالکننده (ادارۀ کل استان مربوطه) اعاده گردد».
با توجه به مراتب مذکور در فوق، چون شعبۀ اول تجدیدنظر تعزیرات بر اساس مندرجات دادنامۀ فوقالاشعار اختیار دادستان عمومی و انقلاب را در اعتراض به حکم برائت مرتکبین قاچاق کالا و ارز به جرائم سازمان یافته، قاچاق کالاهای ممنوع و قاچاق کالا و ارز، مستلزم حبس یا انفصال از خدمات دولتی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاههای انقلاب اسلامی است، محدود کرده و در اعتراض به برائت از قاچاق کالای مجاز مشروط که در صلاحیت دادگاههای بدوی تعزیرات میباشد، ذیسمت نمیداند، ولی شعبۀ پنجم تجدیدنظر به شرحی که گذشت، در مورد اعتراض دادستان به برائت از اتهام قاچاق کالای مجاز مشروط، وارد رسیدگی شده و حکم مقتضی صادر کرده است و با این ترتیب، با اختلاف استنباط متفاوت از مواد ۵۰ و ۵۱ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز از شعب مختلف تجدیدنظر رسیدگیکننده، احکام مغایر صادر شده است. لذا مستنداً به مفاد تبصرۀ ذیل مادۀ ۴۹ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب ۱۳۹۲، بررسی آن را جهت ایجاد وحدت رویه تقاضا دارد.
معاون قضایی دیوان عالی کشور ـ حسین مختاری
ب: نظریۀ دادستان کل کشور
در خصوص پروندۀ وحدت رویۀ قضایی ردیف 98.52 هیئت عمومی دیوان عالی کشور، به شرح آتی اظهار عقیده میگردد:
۱ـ مطابق مادۀ ۵۱ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب ۱۳۹۲/۱۰/۳ «در کلیۀ مواردی که شرایط و ضوابط دادرسی در این قانون پیشبینی نشده است، مطابق قانون آییندادرسی کیفری رفتار میشود».
بر این اساس، طبق قاعدۀ آمرۀ مذکور، مراجع ذیربط مکلفاند طبق قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز رفتار و در صورت نبود حکم خاص، به قانون عام آیین دادرسی کیفری عمل نمایند.
۲ـ مطابق حکم خاص مصرّح در تبصرۀ ۳ مادۀ ۵۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، آرای برائت صادره از شعب بدوی تعزیرات حکومتی و دادگاه انقلاب از ناحیۀ دادستان و سایر اشخاص حقوقی مذکور در این تبصره قابل تجدیدنظرخواهی است.
۳ـ مقنّن حق تجدیدنظرخواهی دادستان و سایر مقامات مذکور را نسبت به احکام برائت به طور مطلق پذیرفته است، تخصیص حق تجدیدنظرخواهی دادستان به احکام دادگاه انقلاب، نیازمند نص میباشد.
۴ـ استدلال به اینکه طبق مادۀ ۲۲ قانون آیین دادرسی کیفری، دادسرا در معیت دادگاه تشکیل میگردد، فلذا دادستان صرفاً حق تجدیدنظرخواهی از احکام محاکم انقلاب را خواهد داشت، نافی وظایف دیگر که به موجب قوانینی دیگر بر عهدۀ دادستان گذاشته شده، نمیباشد؛ زیرا:
اولاً، دادستان فراتر از مفاد مادۀ ۲۲ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور حسن اجرای قوانین، وظایف و تکالیف متعدد دیگری را در قوانین موضوعه عهدهدار است که با استنباط مضیّق اختیاراتش به محدودۀ مادۀ مذکور، سازگار نیست.
ثانیاً، قاعدۀ آمرۀ تبصرۀ ۳ مادۀ ۵۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قاعدۀ خاص است و قاعدۀ عام مادۀ ۲۲ قانون آیین دادرسی کیفری خدشهای بر اعتبار آن وارد نمیسازد.
۵ـ اصولاً در یک سیاست جنایی سنجیده، امر کیفری بلاتعقیب رها نمیشود. حتی در سوابق تقنینی ملاحظه میشود. به موجب تبصرۀ ۱ مادۀ «۲۴۱»[11] قانون آیین دادرسی کیفری سابق، مدیر دفتر دادگاه بخش، به جانشینی دادستان، امور خلافی را در دادگاه صلح تعقیب میکرد.
۶ـ اساساً صِرف پیشبینی حق تجدیدنظرخواهی برای دادستان، صرف نظر از اعمال آن، بر حسن اجرای قوانین مؤثر است و موجب ارتقای سطح کیفی رسیدگیها در شعب تعزیرات حکومتی میگردد.
۷ـ علیرغم تغییرات در قوانین مربوط به تشکیلات و آیین دادرسی، وصف مدعیالعمومی دادستان همچنان از قوانین موضوعه کشور قابل استخراج است. او فراتر از اختیار، تکلیف دارد بر حوزۀ حقوق عمومی جامعه پایشی مستمر داشته باشد. شرع مقدس نیز غفلت از ورود به عرصههای تضییع حقوق عمومی را از ناحیۀ حاکمیت نمیپذیرد. بهعلاوه، منطق ایجاب میکند تا در چنین پروندههایی که ارزش ریالی آنها محصور نگردیده است و از این حیث، شاید اهمیتی به مراتب بیشتر از سایر پروندههای قاچاق داشته باشد، دادستان حق تجدیدنظرخواهی داشته باشد.
۸ ـ احتمال اینکه سایر پروندههای قاچاق کالا و ارز که در صلاحیت دادگاه انقلاب است، در شعب بدوی تعزیرات حکومتی مطرح گردد، بعید نیست. در چنین وضعیتهایی، دادستان باید حق تجدیدنظرخواهی داشته باشد تا بتواند مسیر انحراف از صلاحیت ذاتی پرونده را، اصلاح نماید.
با عنایت به مراتب مذکور، رأی صادره از شعبۀ محترم پنجم تجدیدنظر تعزیرات حکومتی استان تهران از حیث پذیرش تجدیدنظرخواهی دادستان نسبت به آرای برائت صادره از شعب بدوی تعزیرات حکومتی، مطابق موازین قانونی تشخیص و قابلیت وحدت رویۀ قضایی را دارد.
ج: رأی وحدت رویۀ شمارۀ ۷۸۵ـ۱۳۹۸/۱۰/۱۰ هیئت عمومی دیوان عالی کشور
نظر به اینکه مطابق تبصرۀ ۳ مادۀ «۵۰»[12] قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب ۱۳۹۲/۱۰/۳، دادستان از آرای صادره از شعب بدوی تعزیرات حکومتی و دادگاه انقلاب، در صورتی که مبنی بر برائت باشد، حق تجدیدنظرخواهی دارد و تقیید آن به تجدیدنظرخواهی از آرای دادگاه انقلاب، علاوه بر اینکه با اطلاق کلمه «آراء» در تبصرۀ مذکور منافات دارد؛ با توجه به اینکه این حق طبق بند «پ» مادۀ «۴۳۳»[13] قانون آیین دادرسی کیفری به دادستان داده شده، موافق مقصود قانونگذار نیست. بنا به مراتب، رأی شعبۀ پنجم تجدیدنظر ویژۀ قاچاق کالا و ارز، در حدی که با این نظر انطباق دارد، به اکثریت آرای اعضای هیئت عمومی، صحیح و منطبق با قانون تشخیص داده میشود. این رأی که در اجرای تبصرۀ مادۀ «۴۹»[14] قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز صادر شده، طبق مادۀ ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیرآن، لازمالاتباع است.
هیئت عمومی دیوان عالی کشور
مواد قانونی و آرای مرتبط
[1]. مادۀ ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم: (الحاقی ۱۳۹۴/۰۴/۳۱)- موارد زیر جرم مالیاتی محسوب میشود و مرتکب یا مرتکبان، حسبمورد، به مجازاتهای درجۀ شش محکوم میگردند:
۱- تنظیم دفاتر، اسناد و مدارک خلاف واقع و استناد به آن.
۲- اختفای فعالیت اقتصادی و کتمان درآمد حاصل از آن.
۳- ممانعت از دسترسی مأموران مالیاتی به اطلاعات مالیاتی و اقتصادی خود یا اشخاص ثالث در اجرای مادۀ (۱۸۱) این قانون و امتناع از انجام تکالیف قانونی مبنیبر ارسال اطلاعات مالی موضوع مواد (۱۶۹) و (۱۶۹ مکرر) به سازمان امور مالیاتی کشور و وارد کردن زیان به دولت با این اقدام.
۴- عدم انجام تکالیف قانونی مربوط به مالیاتهای مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده در رابطه با وصول یا کسر مالیات مؤدیان دیگر و ایصال آن به سازمان امور مالیاتی در مواعد قانونی تعیین شده.
۵- تنظیم معاملات و قراردادهای خود به نام دیگران، یا معاملات و قراردادهای مؤدیان دیگر به نام خود برخلاف واقع.
۶ – خودداری از انجام تکالیف قانونی در خصوص تنظیم و تسلیم اظهارنامۀ مالیاتی حاوی اطلاعات درآمدی و هزینهای در سه سال متوالی.
۷- استفاده از کارت بازرگانی اشخاص دیگر به منظور فرار مالیاتی.
تبصرۀ ۱ (الحاقی ۱۳۹۴/۰۴/۳۱)- اعمال این مجازات، نافی اعمال محرومیتهای مندرج در قانون ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد مصوب 1390/08/07 مجمع تشخیص مصلحت نظام نیست.
تبصرۀ ۲ (اصلاحی ۱۳۹۴/۰۴/۳۱)- اعلام جرائم و اقامۀ دعوی علیه مرتکبان جرائم مزبور نزد مراجع قضایی از طریق سازمان امور مالیاتی کشور و سایر مراجع قانونی صورت میپذیرد.
[2]. مادۀ 22 قانون آیین دادرسی کیفری: به منظور کشف جرم، تعقیب متهم، انجام تحقیقات، حفظ حقوق عمومی و اقامۀ دعوای لازم در این مورد، اجرای احکام کیفری، انجام امور حسبی و سایر وظایف قانونی، در حوزۀ قضایی هر شهرستان و در معیت دادگاههای آن حوزه، دادسرای عمومی و انقلاب و همچنین در معیت دادگاههای نظامی استان، دادسرای نظامی تشکیل میشود.
[3]. مادۀ ۴۴ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: رسیدگی به جرائم قاچاق کالا و ارز سازمان یافته و حرفهای، قاچاق کالاهای ممنوع و قاچاق کالا و ارز مستلزم حبس و یا انفصال از خدمات دولتی، در صلاحیت دادسرا و دادگاه انقلاب است. سایر پروندههای قاچاق کالا و ارز، تخلف محسوب و رسیدگی به آن در صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی است. چنانچه پروندهای، متهمان متعدد داشته و رسیدگی به اتهام یکی از آنان در صلاحیت مرجع قضایی باشد، به اتهامات سایر اشخاص نیز در این مراجع رسیدگی میشود.
تبصره – (اصلاحی ۱۴۰۰/۱۱/۱۰)- در صورتی که پس از ارجاع پرونده به سازمان تعزیرات حکومتی و انجام تحقیقات، محرز شود رسیدگی به جرم ارتکابی در صلاحیت مرجع قضایی است، شعبۀ مرجوعٌالیه مکلف است بلافاصله قرار عدم صلاحیت خود را صادر کند. این قرار پس از تأیید مقام مافوق شعبه در سازمان تعزیرات حکومتی و یا در صورت عدم اعلام نظر آن مقام ظرف مدت یک هفته، قطعی است و پرونده مستقیماً به مرجع قضایی ذیصلاح ارسال میشود. همچنین در مواردی که پرونده به تشخیص مرجع قضایی در صلاحیت تعزیرات حکومتی است، پرونده مستقیماً به مرجع مذکور ارسال میگردد و شعب سازمان تعزیرات حکومتی مکلف به رسیدگی میباشند. مقررات این تبصره از شمول مادۀ (۲۸) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ مستثنی است.
[4]. مادۀ ۵۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: آرای شعب بدوی تعزیرات در مورد قاچاق کالا و ارز که ارزش آنها کمتر از بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال باشد، قطعی است. در سایر موارد، آرای شعب، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، با درخواست محکومٌعلیه قابل تجدیدنظر خواهی است.
تبصرۀ ۱- جهات تجدیدنظر خواهی در شعب تعزیرات حکومتی مطابق قانون آیین دادرسی کیفری است.
تبصرۀ ۲- آرای صادره از شعب تعزیرات حکومتی در مورد پروندههای قاچاق کالا و ارز، قابل اعتراض در دیوان عدالت اداری و سایر مراجع قضایی نیست.
تبصرۀ ۳ (اصلاحی ۱۳۹۴/۰۷/۲۱)- در کلیۀ آرای بدوی قطعی یا آرایی که به لحاظ عدم تجدیدنظرخواهی قطعی شدهاند، هرگاه دلیلی بر عدم انطباق رأی با قانون یا عدم تناسب جریمۀ نقدی با قانون موجود باشد، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی میتواند تقاضای تجدیدنظر کند.
[5]. مادۀ ۵۰ مکرر ۱ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: (الحاقی ۱۴۰۰/۱۱/۱۰)- قرارهای منع و موقوفی تعقیب و احکام صادره از دادسراها و شعب مراجع رسیدگیکننده، علاوه بر متهم، به ستاد، دستگاه کاشف، ضابط، دستگاه مأمور وصول درآمدهای دولت و دادستان، ابلاغ میشود.
هر یک از موارد زیر، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض یا تجدیدنظرخواهی توسط دادستان، ستاد، دستگاه کاشف، ضابط و دستگاه مأمور وصول درآمدهای دولت میباشد:
الف – رأی مبنی بر منع، موقوفی تعقیب یا برائت باشد.
ب – رأی نسبت به برخی از متهمین مبنی بر منع، موقوفی تعقیب یا برائت باشد.
پ – رأی نسبت به بخشی از کالا و ارز مبنی بر منع، موقوفی تعقیب یا برائت باشد.
ت – رأی نسبت به برخی از عناوین اتهامی متهم یا متهمین پرونده، مبنی بر منع، موقوفی تعقیب یا برائت باشد.
ث – رأی محکومیت در مواردی که مجازات مقرر در حکم نخستین بر خلاف قانون، کمتر از حداقل میزانی باشد که قانون مقرر داشته است یا بدون در نظر گرفتن بخشی از کالا یا ارز، صادر شده باشد یا با اتخاذ عنوان اتهامی ناصحیح، کمتر از میزان مقرر قانونی تعیین شده باشد.
تبصره (الحاقی ۱۴۰۰/۱۱/۱۰)- آرای برائت صادره در خصوص پروندههای با ارزش کمتر از دو میلیارد (۲.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال به استثنای پروندههای سازمانیافته، حرفهای، کالای ممنوع، مستلزم حبس یا انفصال از خدمات دولتی، قابل تجدیدنظر خواهی یا اعتراض نیست.
[6]. اصل ۳۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: اصل، برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
[7]. مادۀ 265 قانون آیین دادرسی کیفری: بازپرس در صورت جرم بودن عمل ارتکابی و وجود ادلۀ کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار جلب به دادرسی و در صورت جرم نبودن عمل ارتکابی و یا فقدان ادلۀ کافی برای انتساب جرم به متهم، قرار منع تعقیب صادر و پرونده را فوری نزد دادستان ارسال میکند. دادستان باید ظرف سه روز از تاریخ وصول پرونده، تحقیقات را ملاحظه و نظر خود را به طور کتبی اعلام کند و پرونده را نزد بازپرس برگرداند. چنانچه مورد از موارد موقوفی تعقیب باشد، قرار موقوفی تعقیب صادر و وفق مقررات فوق اقدام میشود.
[8]. مادۀ 434 قانون آیین دادرسی کیفری: جهات تجدیدنظرخواهی به شرح زیر است:
الف – ادعای عدم اعتبار ادله یا مدارک استنادی دادگاه.
ب – ادعای مخالف بودن رأی با قانون.
پ – ادعای عدم صلاحیت دادگاه صادرکنندۀ رأی یا وجود یکی از جهات رد دادرس.
ت – ادعای عدم توجه دادگاه به ادلۀ ابرازی.
تبصره – اگر تجدیدنظرخواهی به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آید، در صورت وجود جهت دیگر، به آن هم رسیدگی میشود.
[9]. مادۀ 455 قانون آیین دادرسی کیفری: دادگاه تجدیدنظر استان پس از تشکیل جلسۀ رسیدگی و اعلام ختم دادرسی، به شرح زیر اتخاذ تصمیم میکند:
الف – هرگاه رأی مورد تجدیدنظرخواهی مطابق ادلۀ موجود در پرونده و طبق قانون صادر شده باشد، رأی را تأیید و پرونده را به دادگاه صادرکنندۀ رأی اعاده میکند.
ب – هرگاه متهم، به جهات قانونی، قابل تعقیب نباشد یا دادگاه تجدیدنظر استان، به هر دلیل، برائت متهم را احراز کند، رأی تجدیدنظرخواسته را نقض و رأی مقتضی صادر میکند، هرچند محکومٌعلیه درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و چنانچه محکومٌعلیه زندانی باشد، به دستور دادگاه فوری آزاد میشود.
پ – چنانچه رأی تجدیدنظرخواسته را مخالف قانون تشخیص دهد، با استدلال و ذکر مبانی و مستند قانونی، آن را نقض و در ماهیت، انشای رأی میکند.
تبصره – عدم رعایت تشریفات دادرسی، موجب نقض رأی نیست؛ مگر آنکه تشریفات مذکور به درجهای از اهمیت باشد که موجب بیاعتباری رأی شود.
[10]. مادۀ ۵۴ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: در موارد صدور رأی قطعی برائت متهم و حکم به استرداد کالا، صاحب کالا در صورت وجود عین، مستحق دریافت آن و در غیر این صورت، حسب مورد، مستحق دریافت مثل یا بهای کالا به قیمت روز فروش بوده و در صورتی که فروش شرعاً یا قانوناً جایز نبوده، در خصوص پرداخت قیمت، مستحق قیمت یومالاداء میباشد. حکم این ماده شامل کالاهایی که فروش آنها قانوناً جایز نیست، نمیگردد.
تبصره – در مواردی که موضوع مادۀ مرتبط با قاچاق ارز باشد، ارز واریزی به حساب بانک مرکزی با رعایت مقررات مربوط به صاحب آن مسترد میشود.
[11]. مادۀ ۲۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری: هرگاه علت بازداشت مرتفع شود و موجب دیگری برای ادامۀ آن نباشد، بازپرس با موافقت دادستان، فوری از متهم رفع بازداشت میکند. در صورت مخالفت دادستان با تصمیم بازپرس، حل اختلاف با دادگاه صالح است. اگر متهم نیز موجبات بازداشت را مرتفع بداند، میتواند فک قرار بازداشت یا تبدیل آن را از بازپرس تقاضا کند. بازپرس به طور فوری و حداکثر ظرف پنج روز، به طور مستدل راجعبه درخواست متهم اظهار نظر میکند. در صورت رد درخواست، مراتب در پرونده ثبت و قرار رد به متهم ابلاغ میشود و متهم میتواند ظرف ده روز به آن اعتراض کند. متهم در هر ماه فقط یک بار میتواند این درخواست را مطرح کند.
[12]. مادۀ ۵۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: آرای شعب بدوی تعزیرات در مورد قاچاق کالا و ارز که ارزش آنها کمتر از بیست میلیون (۲۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال باشد، قطعی است. در سایر موارد، آرای شعب ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ با درخواست محکومٌعلیه قابل تجدیدنظر خواهی است.
تبصرۀ ۱- جهات تجدیدنظر خواهی در شعب تعزیرات حکومتی، مطابق قانون آیین دادرسی کیفری است.
تبصرۀ ۲- آرای صادره از شعب تعزیرات حکومتی در مورد پروندههای قاچاق کالا و ارز قابل اعتراض در دیوان عدالت اداری و سایر مراجع قضایی نیست.
تبصرۀ ۳ (اصلاحی ۱۳۹۴/۰۷/۲۱)- در کلیۀ آرای بدوی قطعی یا آرایی که به لحاظ عدم تجدیدنظرخواهی قطعی شدهاند، هرگاه دلیلی بر عدم انطباق رأی با قانون یا عدم تناسب جریمۀ نقدی با قانون موجود باشد، رئیس سازمان تعزیرات حکومتی میتواند تقاضای تجدیدنظر کند.
[13]. مادۀ 433 قانون آیین دادرسی کیفری: اشخاص زیر، حق درخواست تجدیدنظر یا فرجام دارند:
الف – محکومٌعلیه، وکیل یا نمایندۀ قانونی او.
ب – شاکی یا مدعی خصوصی و یا وکیل یا نمایندۀ قانونی آنان.
پ – دادستان؛ از جهت برائت متهم، عدم انطباق رأی با قانون و یا عدم تناسب مجازات.
[14]. مادۀ ۴۹ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز: به منظور اعمال نظارت قضایی بر پروندههای قاچاق در سازمان تعزیرات حکومتی، رئیس شعب تجدیدنظر ویژۀ رسیدگی به پروندههای قاچاق کالا و ارز به پیشنهاد رئیس سازمان پس از تأیید وزیر دادگستری از بین قضات دارای پایۀ نُه قضایی، پس از موافقت رئیس قوۀ قضاییه، با ابلاغ ایشان منصوب میشوند.
تبصره – در مواردی که از شعب ویژۀ تجدیدنظر تعزیرات در موارد مشابه احکام مختلفی صادر شود، با درخواست رئیس سازمان یا وزیر دادگستری، موارد جهت ایجاد وحدت رویه به هیئت عمومی دیوان عالی کشور ارسال میگردد.
تبصرۀ ۲ (الحاقی ۱۴۰۰/۱۱/۱۰)- شعب تجدیدنظر ویژۀ رسیدگی به پروندههای قاچاق کالا و ارز، موظفاند در پروندههای با ارزش بیش از یک میلیارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال به طور مطلق و در پروندههای با ارزش یک میلیارد (۱.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) ریال و کمتر در صورت اقتضاء، با صدور دستور تعیین وقت رسیدگی، متهم، نمایندۀ دستگاه کاشف و ضابط و نیز سایر اشخاصی که حضورشان ضروری است را احضار کنند. متهم میتواند شخصاً حاضر شود یا وکیل یا نمایندۀ قانونی معرفی کند. در هر صورت، عدم حضور یا عدم معرفی وکیل یا نمایندۀ قانونی، مانع از رسیدگی نیست.