بسمه تعالی
محضرمبارک حضرت آیت الله مفید (دامت برکاته)
ریاست محترم هیئت عمومی دیوان عالی کشور
احتراماً مـعروض می دارد: طبق گزارش 17401ـ 15/11/1382 ریاست محترم نهاد قوه قضائیه که با وصول درخواست137537ـ 30/9/1382 وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، برمبنای نظریه احد از مشاوران ریاست محترم قوةقضائیه تنظیم گردیده است در استنباط از مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 27/11/1380 کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی از شعب نهم دادگاه تجدید نظر استان گیلان و هفتم تجدیدنظر استان تهران طی پرونده های کلاسه 800/81 و 2225/82 آراء مختلف صادر گردیده است که با مطالبه پرونده های مربوطه، جریان امر ذیلاً منعکس میگردد:
برای تهیه دوره کالبد شکافی آراء وحدت رویه کلیک کنید
1 – حسب محتویات پرونده کلاسه 800/81 شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان گیلان، آقای مهدی درخشان نیک با وکالت آقای سیدابراهیم رحمت آبادی مقدم به طرفیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به خواسته الزام خوانده به فک رهن از وثیقه ملکی شمارۀ 68 فرعی مجزی شده از شماره های69/71/4 و52 واقع در سرخبنده بخش یک رشت موضوع سند رسمی شماره 99132 مورخ 26/12/1363 تنظیمی دفترخانه 28 تهران اقامه دعوی نموده و توضیح داده است: به منظور دریافت ارز دانشجویی برای دخترخود، خانم مرضیه درخشان نیک دارای پرونده ارزی شماره 201572 جهت تحصیل رشته پزشکی در ایتالیا، خانه مسکونی بنا شده در قطعه زمین پلاک 48 فرعی مجزی شده از شماره های 69/71/4و52 ثبت شده به شماره 4700 صفحه357 دفتر 44/1 واقع در محله سرخبنده بخش یک رشت متعلّق به خود را به عنوان وثیقه طبق سندرسمی شماره 99132 مورخ 26/12/1363 تنظیمی دفتر اسناد رسمی شماره 28 تهران نزد وزارت فرهنگ و آموزش عالی برای مدت پنج سال به رهن گذاشتم به شرط اینکه دانشجوی مذکور پس از فراغت از تحصیل به ایران بازگردد و به اندازه مدتی که از ارز دولتی استفاده کرده در ایران مشغول به کار گردد، چنانچه دانشجوی نامبرده به تعهد خود وفا نکرد وثیقه گذار تا مبلغ پنج میلیون ریال بابت خسارت در وجه وزارت نامبرده پرداخت نماید… وزارتخانه نامبرده در سال 1365 فقط یک سال به دانشجوی نامبرده ارز پرداخت نمود و پس از آن به بهانه اینکه دانشجو نمره کم آورده است از تعهد خود عدول کرده و دستور بازگشت او را به ایران صادر نمود… اینجانب برای آزاد کردن ملک خود از رهن به وزارت بهداشت و درمان مراجعه و حاضر شدم مبلغ پنج میلیون ریال مقید در سند را بپردازم، متصدی مربوطه اظهارداشت که… شخص ضامن باید بهای کلیه ارزهای دریافتی را به نرخ روز بپردازد تا از ملک مورد وثیقه فک رهن به عمل آید… که نهایتاً صدور حکم بر الزام خوانده به فک رهن از ملک مورد وثیقه را در مقابل پرداخت پنج میلیون ریال قید شده را با کسر خسارات هزینه دادرسی و حق الوکاله استدعا نموده است.
دادخواست تقدیمی در تاریخ 9/10/1380 به شماره 213177 ثبت و جهت رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه عمومی رشت ارجاع شده که پس از تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ نسخه ثانی دادخواست به خوانده، آقای سرپرست دفتر حقوقی و امور مجلـس وزارتخـانه مـزبـور طی لایحه وارده 11263/ ن ـ 6/3/1381 در پاسـخ بـه دعـوی مطروحه اعـلام داشته اند: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و این وزارتخانه مجاز است برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین صدور اجرائیه ثبتی دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری می کنند و ضامن های آنان برای جبران تعهدات و خسارات مربوطه، معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجویان در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را از دانشجو یا ضامن وی دریافت و به حساب دولت… واریز نماید. میزان بدهی و نحوه پرداخت آن به موجب آیین نامه مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب بهمن ماه 1380 تعیین میشود. مفاد این تبصره با توجه به قسمت اخیر مادۀ «4»[1] قانون مدنی مصوب 18/2/1307 به گذشته نیز تسرّی دارد… و آقای وکیل خواهان نیز پاسخ داده اند: خوانده در لایحه ارسالی به بند هـ تبصرۀ 17 قانون بودجه اشاره نموده که بند مذکور منحصراً مربوط به دانشجویان بورسیه و اعزامی می باشد که طبق قانون اعزام دانشجو به خارج از کشور در سال 1364 به تصویب رسیده و منحصراً مربوط به دانشجویان لیسانسیه می باشد… که با تشریفات خاص و امتحان زبان به نوبت به خارج فرستاده میشوند در صورتی که موکل اینجانب ضمانت دانشجویی را نموده که اولاً: تاریخ قرارداد سال1363 می باشد یعنی یک سال قبل از تصویب قانون فوق، ثانیاً: دانشجوی مورد ضمانت نه بورسیه بوده و نه اعزامی و در متن سند تنظیمی از صدر تا ذیل هیچگونه نامی از بورسیه و اعزامی برده نشده، بنابراین مشمول عنوان فوق و در نتیجه مشمول بندهـ تبصرۀ 17 قانون بودجه نمی باشد و تسرّی موضوع طبق مادۀ 4 قانون مدنی نیز منحصراً مربوط به دانشجویان بورسیه و اعزامی میباشد که از سنوات1364 تاکنون اعزام شده به علاوه، دانشجوی نامبرده با داشتن دیپلم به ایتالیا رفته و وزارتین نامبرده او را نفرستادهاند و بعداً پدر وی با سند ضمانت فوق الذکر تقاضای دریافت ارز تحصیلی نموده و فقط تعهد نموده در صورتی که دانشجو به تحصیل ادامه ندهد تا مبلغ پنج میلیون ریال بابت خسارت پرداخت نماید، مدت قرارداد پنج سال بوده و وزارت بهداشت فقط یک سال به دانشجوی نامبرده ارز پرداخته، همچنین طبق مادۀ «230»[2] قانون مدنی از شخص ضامن بیش از آنچه ضمانت کرده نمی توان وجهی دریافت نمود… که دادگاه مرجـوع الیه خـتم رسـیدگـی را اعـلام و طـی دادنامه 489 ـ 23/3/1381 به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی نموده است:
« در خصوص دعوی آقای مهدی درخشان نیک با وکالت آقای سیدابراهیم رحمت آبادی مقدم به طرفیت وزارت بهداشت… به خواسته الزام خوانده به فک رهن از وثیقه ملکی… اوراق پرونده حاکی است که خواهان برای دریافت ارز دانشجویی برای دخترش… ملک خود را به رهن گذاشته و متعهد شده چنانچه دخترش به تعهدات خود عمل ننماید مبلغ پنج میلیون ریال بابت وجه التزام به خوانده تأدیه کند، نظر به اینکه دختر خواهان به تعهدات خود عمل نکرده، اداره خواهان حق مطالبه مبلغ فوق را خواهد داشت و افزون طلبی خوانده به نحوی که نماینده قضایی وی بیان داشته متکی به دلایل قانونی نیست و مغایر رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور و مفاد سند رهنی می باشد، علیهذا دادگاه خوانده را به استناد مادۀ «198»[3] قانون آیین دادرسی مدنی به فک رهن از ملک موصوف در قبال وصول مبلغ پنج میلیون ریال از خواهان محکوم و ملزم می نماید…» مفـاد سـند رسمـی وثیقـه شـماره 99132 ـ 1363/12/26 تنظیمی در دفترخانه شماره 28 تهران به شرح ذیل است:
« چون قرار است خانم مرضیه درخشان فرزند مهدی… طبق مدرک موجود در پرونده ارزی شماره 201572 تحصیلات خود را در رشته پزشکی در کشور ایتالیا به مدت پنج سال از تاریخ تنظیم این سند ادامه دهد و طبق آیین نامه های وزارت فرهنگ و آموزش عالی از مزایای تحصیل در خارج از کشور استفاده نماید و به موجب این سند باید کلیه دستورات و نظامات دولتی را رعایت نماید و… لذا جهت برقراری ارز دانشجویی نامبرده، اینجانب مهدی درخشان شش دانگ خانه… را با کلیه متعلّقات و منضمات… در قبال مبلغ پنج میلیون ریال به مدت پنج سال از تاریخ زیر نزد اداره کل امور دانشجویی خارج از کشور… به رهن و وثیقه قرارداده، متعهد می شوم چنانچه دانشجوی نامبرده برخلاف تعهدات خود… رفتار نماید…وزارت مذکور حق دارد از طریق صدور اجرائیه تا میزان مبلغ پنج میلیون ریال بابت وجه التزام… استیفای منافع نماید…» به تاریخ 26/12/1363 که رأی بدوی صادره عیناً طی دادنامه 908ـ 26/6/1381 صادره از شعبه نهم تجدیدنظر گیلان تأیید شده است.
2 – طبق محتویات پرونده کلاسه 2225/7/82 شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران، آقای حمیدرضا بهنیا به خواسته الزام خوانده به فک رهن از وثیقه ملکی (یک دستگاه آپارتمان) احداثی در پلاک ثبتی 60 فرعی از 1822 اصلی بخش 11 تهران… بطرفیت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اقامه دعوی کرده و توضیح داده است:
« اینجانب… یک دستگاه آپارتمان مسکونی را… به منظور تضمین تعهدات تحصیلی خارج از کشور فرزندم بهزاد بهنیا در پرونده ارزی 151014 جهت استفاده از تسهیلات منجزاً در برابر چهارده میلیون ریال به وثیقه گذاشتم… با انجام مکاتبات متعدد اعلام داشته ام نظر به مضی مدت مرقوم در سند رهنی با دریافت وجه مورد نظر از سند مرقوم فک رهن شود ولی با امتناع وزارتخانه خوانده مواجه شده است و با این ترتیب صدور حکم الزام خوانده به فک رهن از ملک مورد بحث را تقاضا نموده که دادخواست تقدیمی در تاریخ 30/2/1382 به شماره 248523 ثبت و به شعبه دوازده دادگاه عمومی تهران ارجاع گردیده و پس از تعیین وقت دادرسی و ابلاغ آن به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، خوانده مرقـوم طـی لایحه وارده761ـ 1382/5/28 پاسخ لازم را تقدیم نموده که قسمت هایی از آن ذیلاً منعکس میگردد:
« …به موجب مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 و آیین نامه اجرایی آن… به وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجازه داده شده برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین صدور اجراییه ثبتی دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کرده و یا می کنند و ضامن های آنان، برای جبران تعهدات و خسارات مربوطه معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را از دانشجو یا ضامن وی و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نمایند. میزان بدهی و نحوه پرداخت بدهی به موجب آیین نامه ای که توسط وزارتخانه های مزبور پیشنهاد و به تصویب هیئت وزیران می رسد، تعیین خواهد شد. مفاد این تبصره با توجه به قسمت اخیر مادۀ 4 قانون مدنی به گذشته نیز تسرّی دارد… طبق مادۀ «2»[4] آیین نامه اجرایی مادۀ 34 قانون فوق الذکر وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین دریافت خسارت از دانشجویان… معادل ارزهای پرداختی به نرخ زمان پرداخت با احتساب سایر ه زینه های ریالی… قبلی را دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور واریز می نماید…» که دادگاه رسیدگی کننده پس از اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه 234ـ 1/6/1382 به شرح ذیل اتخاذ تصمیم نموده است:
« در خصوص دعوی آقای محمدرضا بهنیا بطرفیت وزارت بهداشت… به خواسته الزام خوانده به فک رهن از وثیقه ملکی و رفع اثر از تعهدات مرقوم در سند رهنی شماره 60892 ـ 23/8/1369 … با عنایت به اینکه قانونگذار حسب مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت 1 مصوب 1380 و آیین نامه اجرایی آن… اجازه داده است که برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و نیز صدور اجرائیه ثبتی دانشجویان بورسیه یا اعزامی که از ایفای تعهد خودداری کرده یا می کنند و ضامنین آنان برای جبران تعهد و خسارات مربوط معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را از دانشجو یا ضامن وی و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نماید و این امر را به گذشته نیز تسرّی داده است، فلذا توجهاً به اینکه قانونگذار میزان تعهدات خواهان را افزایش داده مضافاً به اینکه استناد خواهان به رأی وحدت رویه شماره 627 سال1377 به لحاظ تصویب مادۀ 34 مرقوم در سال 1380 مؤثر در مقام نمی باشد، بنابراین دادگاه دعوی خواهان را محمول برصحت ندانسته و آن را مردود اعلام می دارد… که طی دادنامه2652ـ 30/11/1382 صادره از شعبه هفتم د ادگاه تجدیدنظر استان تهران به شرح ذیل مورد تأیید واقع شده:
« درباب تجدیدنظر خواهی… به دادنامه 234ـ 1/6/11382 صادره از شعبه 12 دادگاه عمومی تهران… نظر به اینکه از ناحیه وکیل تجدیدنظر خواه ایراد و اعتراض موجه قانونی اقامه نشده و تجدید نظرخواهی مطروحه با هیچ یک از شقوق مندرج در مادۀ «348»[5] قانون آیین دادرسی مدنی انطباق ندارد و استدلال وکیل تجدیدنظر خواه بر اینکه تعهد ضامن طبق سند رهنی مذکور مقطوعاً مبلغ چهارده میلیون ریال بوده و افزایش تعهدات قراردادی خاص به استناد قانون مارالذکر از مصادیق ضمان مالم یجب است که به اتفاق نظر فقهای عظام باطل است، اگرچه از جهت مبانی فقهی و حقوقی به نظر این دادگاه صحیح است ولی با توجه به صراحت مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 بر موکول نمودن آزادی وثایق دانشجویان بورسیه یا اعزامی بر استرداد معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی از دانشجو به نحو تضامن و با توجه به اینکه مطابق «اصل 167»[6] قانون اساسی قضات دادگاهها مکلف به صدور حکم طبق قوانین می باشند… و با توجه به اینکه دادنامه تجدیدنظر خواسته طبق قانون و با رعایت موازین قانونی و با توجه به محتویات پرونده صادر گردیده است، لذا دادگاه ضمن رد اعتراض غیرقانونی وکیل تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را طبق مادۀ 358 قانون آیین دادرسی در امور مدنی تایید می نماید.»
«متن زیر به عنوان تبصره به مادۀ 34 قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 28/12/1373 الحاق می گردد:
تبصره ـ به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجازه داده می شود که برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین صدور اجراییه دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کرده یا میکنند و ضامن های آنان، برای جبران تعهدات و خسارت مربوطه معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را از دانشجو یا ضامن وی و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نمایند.
میزان بدهی و نحوه پرداخت بدهی به موجب آیین نامهای که به پیشنهاد وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید تعیین خواهد شد. مفاد این تبصره با توجه به قسمت اخیر مادۀ 2 قانون مدنی مصوب 18/2/1307 به گذشته نیز تسرّی دارد. در صورت اقامه دعوا در مراجع قضایی، وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از پرداخت هزینه دادرسی در کلیه مراحل معاف می باشند.
مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 بر موکول نمودن آزادی وثایق دانشجویان بورسیه یا اعزامی بر استرداد معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی از دانشجو به نحو تضامن و با توجه به اینکه مطابق اصل167 قانون اساسی قضات دادگاهها مکلف به صدور حکم طبق قوانین می باشند… و با توجه به اینکه دادنامه تجدیدنظر خواسته طبق قانون و بارعایت موازین قانونی و با توجه به محتویات پرونده صادر گردیده است، لذا دادگاه ضمن رد اعتراض غیرقانونی وکیل تجدید نظرخواه، دادنامه تجدید نظر خواسته را طبق مادۀ «358»[7] قانون آیین دادرسی در امور مدنی تأیید مینماید.»
نظر به اینکه در استنباط از تبصرۀ مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 از شعب نهم و هفتم دادگاههای تجدیدنظر استان های گیلان و تهران آراء مختلف صادر گردیده است، لذا مراتب به استناد مادۀ 270 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری جهت طرح در هیئت عمومی دیوان عالی کشور برای صدور رأی وحدت رویه قضایی اعلام میگردد.
معاون قضائی دیوان عالی کشور ـ حسینعلی نیری
به تاریخ روز سه شنبه 13/2/1384 جلسه وحدت رویه قضائی هیئت عمومی دیوان عالی کشور، به ریاست حضرت آیت الله مفید رئیس دیوانعالی کشور، و با حضور حضرت آیت الله درّی نجف آبادی دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران و اعضاء معاون شعب حقوقی و کیفری دیوانعالی کشور، تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده مبنی بر: «…. احتراماً: در خصوص پرونده وحدت رویه شماره 38/83 موضوع اختلاف نظر بین شعبه نهم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان و شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان تهران در استنباط از مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 نظریه حضرت آیت الله درّی نجف آبادی دادستان محترم کل کشور بشرح ذیل اظهار میگردد:
1- به موجب اسناد تنظیمی فیمابین وزارت تحقیقات و فناوری و همچنین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حسب مورد با دانشجویان بورسیه و اعزامی و ارزبگیر، قراردادی منعقد که بموجب آن دانشجوی مذکور، شخصاً و ضامن معرفی شده در قبال وزارتخانه ذینفع متعهد بودند که اولاً: دانشجو در کشور محل تحصیل رعایت اصول و مقرّرات کشور و ضوابط تحصیلی را نموده و در مدت مقرر یا بعد فراغت از تحصیل به کشور بازگردد. متقابلاً وزارتخانه ذیربط نسبت به برقراری نظام ارزی و حواله آن اقدام نماید در صورت تخلف دانشجو، ضامن و متعهد به انجام تعهدات مندرج در سند از جمله پرداخت مبلغ رسم القباله باشد. در تفسیر اراده طرفین و مندرجات سند تنظیمی بین طرفین آن و محاکم بدوی تجدید نظر اختلاف شدیدی بوده که در نهایت به موجب رأی وحدت رویه شماره 627 مورخ 31/7/1377 رأیی که متضمن لزوم فک وثیقه با ایفای تعهد مصرح در سند رسمی وثیقه میباشد، مورد تأیید قرارگرفته است و کلیه متهافت و اختلاف در استنباط منتفی گردیده است. متعاقب آن مقنن به موجب «بند(هـ) تبصرۀ 17 قوانین بودجه سال 1380»[8] و مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مقرر داشته است وزارتخانههای مذکور اجازه دارند برای خرید تعهد یا آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین صدور اجراییه ثبتی دانشجویان و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کرده اند و ضامنین آنها برای اجرای تعهدات و خسارت مربوطه معادل مابه التفاوت نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی از دانشجو یا ضامن و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی واریز نمایند و مفاد این بند را عطف به ماسبق مقرر داشته است. بنابراین مراتب بنظر میرسد رأی صادره از شعبه نهم دادگاه تجدید نظر استان گیلان مغایر نص صریح قانون بوده و از این جهت متهافت احکامی که براساس استنباط از قوانین مذکور صادر شده است نبوده تا قابلیت طرح در هیئت عمومی محترم دیوان عالی کشور داشته باشد.
2- با توجه به صراحت قسمت اخیر مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از درآمدهای دولت که مقرّرات مادۀ مذکور را به تجویز قسمت اخیر مادۀ 2 قانون مدنی به گذشته نیز تسرّی داده است و در نتیجه اراده مقنن حاکم بر اراده طرفین تنظیم کننده اسناد وثیقه و شرایط مندرج در آن بوده و بنابراین رأی شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان تهران که با لحاظ این مراتب صادر گردیده و طبق موازین تشخیص و مورد تأیید است.» ، مشاوره نموده و به اتفاق آراء بدین شرح رأی دادهاند:
ردیف:83/38 هیئت عمومی
رای شماره 675 ـ 13/2/1384
رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور
به موجب تبصرۀ مادۀ «34»[9] قانون تنظیم بخشی از مقرّرات مالی دولت مصوب 1380 به وزارتخانههای مذکور در این قانون اجازه داده شده، برای جبران تعهدات و خسارت مربوطه، معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را مطابق آیین نامه اجرائی مربوطه، از دانشجویان بورسیه یا اعزامی یا ضامن های آنان یا متضامناً دریافت نمایند و مفاد این تبصره با عنایت به قسمت اخیر مادۀ «2»[10] قانون مدنی مصوب 1307 به گذشته تسرّی یافته و قراردادهای تنظیمی بین ضامن و وزارتخانه های مورد نظر قانون مورد بحث نیز با توجه به مادۀ «3»[11] قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی نمیتواند مانع حاکمیت مفاد تبصره مزبور باشد. بنابه مراتب بنظر اکثریت اعضای هیئت عمومی دیوان عالی کشور، رأی شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان تهران صحیح و منطبق با موازین قانونی تشخیص میگردد.
این رأی وفق مادۀ «270»[12] قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم الاتباع است.
مواد قانونی و آرای مرتبط
[1] . مادۀ 4 قانون مدنی ( مصوب 1307 ) : اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد مگر اینکه در خود قانون مقررات خاصی نسبت به این موضوع اتخاذ شده باشد.
[2] . مادۀ 230 قانون مدنی ( مصوب 1307) : اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف، متخلف مبلغی به عنوان خسارت تادیه نماید، حاکم نمیتواند او را به بیشتر یا کمتر از آن چه که ملزم شده است محکوم کند.
[3] . مادۀ 198 قانون آیین دادرسی مدنی ( مصوب 1379 ) : در صورتی که حق یا دینی بر عهده کسی ثابت شد، اصل بر بقای آن است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
[4] . مادۀ 2 آیین نامه اجرایی مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت ( مصوب 1381 ) : وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک و وثایق و همچنین دریافت خسارت از دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کرده و یا می کنند. از دانشجویان بورسیه معادل ارزهای پرداختی به نرخ زمان بازپرداخت با احتساب سایر هزینه های ریالی، و از دانشجویان اعزامی معادل مابه التفاوت ریالی نرخ روز ارز و نرخ پرداخت شده قبلی را دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور (نزد خزانه داری کل) واریز می نمایند.
[5] . مادۀ 348 قانون آیین دادرسی مدنی ( مصوب 1379 ) : جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است:
الف– ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه.
ب– ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود.
ج– ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی.
د– ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی
ه– ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی.
تبصره– اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد در صورت وجود جهات دیگر، مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی مینماید.
[6] . اصل 167 قانون اساسی : قاضی موظف است کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و نمیتواند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین مدونه از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزد.
[7] . مادۀ 358 آیین دادرسی مدنی ( مصوب 1379 ) : چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد، رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر مینماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.
[8] . بند ه تبصرۀ 17 قانون بودجه سال 1380 : به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجازه داده میشود که برای خرید تعهد و آزادنمودن مدارک ووثائق و همچنین صدور اجرائیه ثبتی دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کردهاند و ضامنین آنها، برای جبران تعهدات وخسارات مربوطه، معادل مابهالتفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را از
دانشجو یاضامن وی و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور (نزد خزانهداری کل) موضوع ردیف ۴۱۰۳۶۰ قسمت سوم این قانون واریز نمایند.
میزان نرخ ارز موردمحاسبه و بدهی و نحوه پرداخت بدهی به موجب آییننامهای که بهپیشنهاد وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت،درمان و آموزش پزشکی بهتصویب هیئت وزیران خواهد رسید تعیین خواهد شد.مفاد این تبصره با توجه به قسمت اخیر ماده (۴) قانون مدنی مصوب ۱۳۰۷.۲.۱۸ به گذشته نیز تسری دارد.
[9] . مادۀ 34 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت : متن زیر به عنوان تبصره به مادۀ (۲۴) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۷۳.۱۲.۲۸ الحاق میگردد:
تبصره – به وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجازه داده میشود که برای خرید تعهد و آزاد نمودن مدارک ووثائق و همچنین صدور اجرائیه ثبتی دانشجویان بورسیه و یا اعزامی که از ایفای تعهدات خودداری کرده یا میکنند و ضامنهای آنان، برای جبران تعهدات و خسارت مربوطه معادل مابهالتفاوت ریالی نرخ روز ارز کلیه ارزهای پرداختی به دانشجو در زمان بازپرداخت و نرخ پرداخت شده قبلی را ازدانشجو یا ضامن وی و یا متضامناً دریافت و به حساب درآمد عمومی کشور واریز نمایند.
میزان بدهی و نحوه پرداخت بدهی به موجب آییننامهای که به پیشنهاد وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وسازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید تعیین خواهد شد. مفاد این تبصره با توجه به قسمت اخیر مادۀ (۲) قانونمدنی مصوب ۱۳۰۷.۲.۱۸ به گذشته نیز تسری دارد. در صورت اقامه دعوا در مراجع قضایی، وزارتخانههای علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت،درمان و آموزش پزشکی از پرداخت هزینه دادرسی در کلیه مراحل معاف میباشند.
[10] . مادۀ 2 قانون مدنی ( مصوب 1307 ) : قوانین ۱۵ روز پس از انتشار در سراسر کشور لازم الاجراء است مگر آن که در خود قانون، ترتیب خاصی برای موقع اجرا مقرر شده باشد.
[11] . مادۀ 3 قانون آیین دادرسی مدنی ( مصوب 1379 ) : قضات دادگاهها موظفند موافق قوانین به دعاوی رسیدگی کرده، حکم مقتضی صادر و یا فصل خصومت نمایند. در صورتی که قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشند یا اصلا قانونی در قضیه مطروحه وجود نداشته باشد، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوی معتبر و اصول حقوقی که مغایر با موازین شرعی نباشد، حکم قضیه را صادر نمایند و نمیتوانند به بهانه سکوت یا نقص یا اجمال یا تعارض قوانین از رسیدگی به دعوا و صدور حکم امتناع ورزند والا مستنکف از احقاق حق شناخته شده و به مجازات آن محکوم خواهند شد.
تبصره – چنانچه قاضی مجتهد باشد و قانون را خلاف شرع بداند پرونده به شعبه دیگری جهت رسیدگی ارجاع خواهد شد.
[12] . مادۀ 270 آیین دادرسی کیفری ( مصوب 1378 ) : هرگاه در شعب دیوان عالی کشور و یا هریک از دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی ، کیفری و امور حسبی بااستنباط از قوانین آرای مختلفی صادرشود رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریقی که آگاه شوند . مکلفند نظر هیئت عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه درخواست کنند. همچنین هر یک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها نیز می توانندبا ذکر دلایل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادگاهها نیزمی توانند با ذکر دلایل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیئت عمومی را در خصوص موضوع کسب کنند. هیئت عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم روسا و مستشاران اعضای معاون کلیه شعب تشکیل می شود تا موضوع مورد اختلاف رابررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم نماید. رای اکثریت که مطابق موازین شرعی باشد ملاک عمل خواهد بود. آرای هیئت عمومی دیوان عالی کشور نسبت به احکام قطعی شده بی اثر است ولی در موارد مشابه تبعیت از آن برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم می باشد.