رأی وحدت رویه شماره 813
مقدمه
جلسۀ هیئت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پروندۀ وحدت رویۀ ردیف ۲۹.۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۰ روز سهشنبه، مورخ ۱۴۰۰/۵/۱۹ به ریاست حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدم، رئیس محترم دیوان عالی کشور، با حضور جناب آقای محمد جعفر منتظری، دادستان محترم کل کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیۀ شعب دیوان عالی کشور، در سالن هیئت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظر دادستان محترم کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد، به صدور رأی وحدت رویۀ قضایی شمارۀ ۸۱۳-۱۴۰۰/۵/۱۹ منتهی گردید.
برای تهیه دوره کالبد شکافی آراء وحدت رویه کلیک کنید
الف) گزارش پرونده
به استحضار میرساند، بر اساس آرای ارسالی توسط آقای امّی، دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور، از سوی شعب مختلف دادگاه، در خصوص ترتیب اثر دادن به توبه بعد از قطعیت رأی صادره مبنی بر محکومیت به مجازات تعزیری، با استنباط متفاوت از مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، آرای مختلف صادر شده که جهت طرح موضوع در هیئت عمومی دیوان عالی کشور گزارش امر به شرح آتی تقدیم میشود:
الف) به حکایت دادنامۀ شمارۀ ۹۸۰۹۹۷۳۴۱۸۱۰۱۰۶۵-۱۳۹۸/۸/۲۹ شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان کرمان، در خصوص اتهام خانم معصومه … دایر به خرید و وارد کردن ۲۶ گرم شیشه به داخل زندان، چنین رأی صادر شده است:
«… بزه انتسابی به نامبرده محرز و مسلم تشخیص گردیده و مستنداً به مادۀ “۱۲”[1] ناظر به بند ۵ مادۀ “۸”[2] و مادۀ “۳۸”[3] قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام، (به لحاظ جوان بودن متهم و اینکه ایشان فاقد سابقۀ کیفری بوده و از عمل خود پشیمان است) و بند ۱ جدول شمارۀ ۱۶ قانون بودجۀ سال ۱۳۹۷ کل کشور، به تحمل ده سال حبس و شصت ضربه شلاق و پرداخت نود میلیون ریال جزای نقدی محکوم میگردد. ضمناً مواد مخدر مکشوفه مستنداً به مادۀ “۲۱۵”[4] قانون مجازات اسلامی [۱۳۹۲]، به نفع دولت ضبط [میگردد] تا چنانچه مصرف عقلایی دارد، در آن جهت صرف، والّا معدوم میگردد. رأی صادره، حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور میباشد».
متعاقباً پس از درخواست قاضی اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کرمان مبنی بر اعمال مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ به لحاظ توبۀ محکومٌعلیه، شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان کرمان، به موجب دادنامۀ شمارۀ ۱۴۰۰۲۱۳۹۰۰۰۲۲۷۵۴۷۷-۱۴۰۰/۵/۲، چنین رأی داده است:
«… دادگاه مستنداً به مادۀ ۱۱۵ ناظر به بندهای الف و ث مادۀ “۳۷”[5] و بند ث مادۀ ۳۸ قانون مجازات اسلامی [۱۳۹۲]، مجازات وی [را] به پنج سال حبس و سی و دو ضربه شلاق و پرداخت چهل میلیون ریال جزای نقدی (درجۀ ۵) تقلیل و کاهش میدهد و از آنجا که ایشان قبلاً با اسقاط حق فرجامخواهی خود، از تخفیف موضوع مادۀ “۴۴۲”[6] قانون آیین دادرسی کیفری بهرهمند شده و حق مکتسبهای برای وی ایجاد شده است، لذا دادگاه در اجرای مادۀ مذکور، یک چهارم از مجازات تعیین شده را کسر مینماید. این حکم قطعی است».
ب) به حکایت دادنامۀ شمارۀ ۹۸۰۹۹۷۰۱۷۰۶۰۰۰۹۲-۱۳۹۸/۱/۲۷ شعبۀ دوم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان گرگان، در خصوص اتهام آقای خلیل …، دایر بر ۱- نگهداری یک گرم و ده سانت هروئین و شیشه؛ ۲- نگهداری پنجاه سانت تریاک؛ ۳- نگهداری ۲۳ عدد پایپ، چنین رأی صادر شده است:
«… دادگاه بزهکاری وی را محرز دانسته، مستنداً به بند ۳ مادۀ ۸ و بند ۱ مادۀ “۵”[7] و مادۀ “۲۰”[8] قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۷۶ و اصلاحات بعدی آن و قانون بودجۀ سال ۱۳۹۷ با رعایت تبصرۀ ۴ مادۀ “۱۳۴”[9] قانون مجازات اسلامی، متهم موصوف را به تحمل دو سال حبس تعزیری و پرداخت دوازده میلیون ریال جزای نقدی و تحمل سی ضربه شلاق تعزیری بابت بزه ارتکابی بند الف و پرداخت چهل و پنج هزار ریال جزای نقدی بابت بزه ارتکابی بند ب و پرداخت دو میلیون ریال جزای نقدی و ضبط پایپها بابت بزه ارتکابی بند پ محکوم مینماید …».
پس از قطعیت دادنامۀ مذکور و درخواست قاضی اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان آققلا مبنی بر اعمال مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در خصوص باقیماندۀ مجازات محکومٌعلیه، شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان گرگان به موجب دادنامۀ شمارۀ ۹۹۰۹۹۷۰۰۵۷۵۰۱۴۰۸-۱۳۹۹/۱۰/۱۵، چنین رأی داده است:
«…با توجه به اینکه اعمال مقررات توبه به دلایل مذکور در ذیل، مربوط به قبل از قطعیت حکم میباشد، نه بعد از قطعیت حکم، مجازات موضوع پرونده، مشمول اعمال مقررات توبه نمیگردد: ۱- قانونگذار در مواد ۱۱۵ و ۱۱۷ قانون مجازات اسلامی به جای واژۀ محکومٌعلیه از واژۀ مرتکب استفاده نموده، در حالی که در سایر نهادهای ارفاقی مثل آزادی مشروط (مادۀ ۵۸)[10] و تعلیق مجازات (مادۀ ۴۶)[11]، لفظ محکومٌعلیه را به کار برده است. ۲- در مادۀ ۱۱۸ قانون فوق آمده است: متهم میتواند قبل از قطعیت حکم، ادلۀ مربوط به توبۀ خود را حسب مورد به مقام تعقیب یا رسیدگی ارائه نمایند که عبارات “متهم” و “قبل از قطعیت حکم” و “مقام تعقیب و رسیدگی” همگی مربوط به قبل از قطعیت حکم است و اگر منظور قانونگذار از توبه، مطلق بود، بعد از عبارت مقام تعقیب و رسیدگی، عبارت دادگاه صادرکنندۀ حکم قطعی را اضافه مینمود. ۳- در مادۀ “۱۱۹”[12] قانون پیش گفته آمده است: چنانچه دادستان مخالف سقوط یا تخفیف مجازات باشد، میتواند به مرجع تجدیدنظر اعتراض کند و این ماده صراحت به قبل از قطعیت حکم دارد. ۴- پس از قطعیت حکم، قاعدۀ فراغ دادرس حاکم است؛ مگر در موارد قانونی مثل آزادی مشروط و تعلیق مجازات. ۵- نظریۀ مشورتی شمارۀ “۷.۹۴.۱۸۵۳” مورخ ۱۳۹۴.۰۷.۱۱ ادارۀ حقوقی که مقرر میدارد مستنبط از مادۀ ۱۱۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ این است که در جرائم تعزیری و در اعمال مادۀ ۱۱۵ قانون مذکور، توبۀ متهم باید قبل از صدور حکم قطعی توسط دادگاه احراز شود. ۶- نظریۀ مشورتی شمارۀ “۷.۹۷.۱۲۱۳”[13] مورخ ۱۳۹۷/۰۵/۱ ادارۀ حقوقی که مقرر میدارد در صورت احراز توبۀ متهم، مستنداً به بند (ج) مادۀ “۱۳”[14] قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، قرار موقوفی تعقیب صادر میشود؛ زیرا طبق مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی در جرائم تعزیری و مادۀ ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی در جرائم حدی، توبۀ مسقط مجازات، باید پیش از صدور حکم صورت گیرد. ۷- مضافاً به اینکه، چنانچه پس از قطعیت حکم، محکومٌعلیه توبه نماید و توبه و اصلاح و ندامت وی برای قاضی اجرای احکام ثابت شود، در راستای اعمال بند ۱۱ اصل یکصد و دهم قانون اساسی «عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوۀ قضاییه»، میبایستی مراتب عفو وی توسط رئیس قوۀ قضاییه به مقام معظم رهبری پیشنهاد [و] از طریق کمیسیون عفو اقدام میگردد. علیهذا، دادگاه با توجه به مراتب و ادلۀ فوق، قرار رد درخواست مذکور را صادر و اعلام مینماید».
چنانکه ملاحظه میشود، شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان کرمان و شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان گرگان، در خصوص ترتیب اثر دادن به توبه بعد از قطعیت رأی صادره مبنی بر محکومیت به مجازات تعزیری، با استنباط متفاوت از مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ آرای مختلف صادر کردهاند؛ به گونهای که دادگاه نخست به آن ترتیب اثر داده، اما دادگاه دوم با استدلال مندرج در دادنامۀ صادره، درخواست قاضی اجرای احکام مبنی بر اعمال مادۀ یادشده را رد کرده است.
بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط محقق شده است؛ لذا در اجرای مادۀ ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویۀ قضایی، طرح موضوع در جلسۀ هیئت عمومی دیوان عالی کشور درخواست میگردد.
معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیئت عمومی-غلامعلی صدقی
ب) نظریۀ دادستان محترم کل کشور
احتراماً؛ در خصوص پروندۀ وحدت رویۀ ۲۹.۱۴۰۰ هیئت عمومی دیوان عالی کشور، به شرح ذیل اظهار نظر مینمایم:
بر اساس گزارش معاونت قضایی در امور هیئت عمومی، ملاحظه میگردد شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی کرمان و شعبۀ اول دادگاه مذکور در گرگان در خصوص ترتیب اثر دادن به توبه بعد از قطعیت رأی، با استنباط متفاوت از مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی، آرای مختلف صادر نمودهاند؛ به گونهای که دادگاه نخست آن را مؤثر [دانسته] و به آن عمل [نموده]، لیکن دادگاه دوم، آن را نپذیرفته و رد نموده [است]. لذا با توجه به نظریۀ مشهور فقهای امامیه، در جرائم حدی (به استثناء قذف) که توبۀ مرتکب پیش از دستگیری و اثبات جرم، موجب سقوط مجازات است، مقنن در قانون مجازات اسلامی از همین دیدگاه متابعت نموده و توبه در جرائم تعزیری درجۀ شش و کمتر را سبب سقوط مجازات دانسته و فراتر از آن را از اسباب تخفیف قضایی اختیاری دانسته، هرچند پذیرش تأثیر توبه در سقوط کیفر تعزیری، اولی از تأثیر آن در حدود به نظر میرسد؛ زیرا هرگاه اقدام اختیاری بزهکار در اصلاح خویش احراز شود، تحمیل هر نوع واکنش کیفری بر مرتکب در پی توبه موجه نخواهد بود، چون تعزیر اصولاً با هدف تربیت و اصلاح بزهکار و اجتناب از تکرار رفتار مجرمانه اعمال میشود و به مجرد حدوث توبه، مقصود به تمامی حاصل است؛ لیکن
۱. بنا به تصریح مقنن در مادۀ ۱۱۸ قانون مجازات اسلامی به اینکه متهم میتواند تا قبل از قطعیت حکم، ادلۀ مربوط به توبۀ خود را حسب مورد به مقام تعقیب یا رسیدگی ارائه نماید؛
۲. به دلالت مفهومی و قرینۀ عبارت «مرتکب متهم قبل از قطعیت حکم به مقام تعقیب و رسیدگی، چنانچه دادستان، مخالف سقوط یا تخفیف مجازات باشد، میتواند به مرجع تجدیدنظر اعتراض کند» در مواد ۱۱۵، «۱۱۷»[15]، ۱۱۸ و ۱۱۹ قانون مجازات اسلامی، و عدم استفاده از واژۀ مصطلح «محکومٌعلیه» که ناظر به وضعیت متهم در مرحلۀ پس از صدور حکم قطعی است.
لذا اعمال مقررات مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی در جرائم مستوجب تعزیر، ناظر به احراز توبۀ متهم، پیش از صدور حکم قطعی است و توبه پس از صدور حکم، با اتخاذ ملاک از قسمت اخیر مادۀ ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی میتواند از موجبات درخواست عفو مجرم از رئیس قوه قضاییه باشد. لذا اینجانب، رأی صادره از شعبۀ اول دادگاه انقلاب شهرستان گرگان که به لحاظ مراتب مذکور مطابق اصول و قوانین صادر گردیده را صحیح و مطابق با موازین قانونی تشخیص [میدهم] و قابل تأیید میدانم.
ج) رأی وحدت رویۀ شمارۀ ۸۱۳-۱۴۰۰/۵/۱۹ هیئت عمومی دیوان عالی کشور
با عنایت به مواد «۱۱۵»[16] و «۱۱۸»[17] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، هرگاه متهم قبل از قطعیت حکم، توبه کند و ندامت و اصلاح وی برای قاضی محرز شود، در جرائم تعزیری درجۀ شش، هفت و هشت، مجازات ساقط میشود و در سایر جرائم موجب تعزیر، دادگاه میتواند مقررات راجعبه تخفیف مجازات را اعمال کند، اما بعد از قطعیت حکم، موضوع از شمول این مقررات خارج است. بدیهی است، بعد از قطعیت حکم، عفو یا تخفیف مجازات محکومان مطابق بند ۱۱ «اصل یکصد و دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»[18] (مشابه آنچه ذیل مادۀ «۱۱۴»[19] و تبصرۀ ۲ مادۀ «۲۷۸»[20] قانون یادشده مقرر شده است)، امکانپذیر است. بنا به مراتب، رأی شعبۀ اول دادگاه انقلاب اسلامی گرگان که با این نظر انطباق دارد، به اکثریت آراء، صحیح و قانونی تشخیص داده میشود. این رأی طبق مادۀ ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن، لازمالاتباع است.
هیئت عمومی دیوان عالی کشور
مواد قانونی و آرای مرتبط
[1]. مادۀ ۱۲ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن: هر کس مواد مخدر یا روانگردانهای صنعتی غیردارویی را به داخل زندان یا بازداشتگاه یا اردوگاه بازپروری و نگهداری معتادان وارد نماید، حسب مورد به اشد مجازاتهای مذکور در مواد ۴ تا ۹ محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب از مأموران دولت باشد، به انفصال دائم از مشاغل دولتی نیز محکوم میشود.
هرگاه در اثر سهل انگاری و مسامحۀ مأموران، مواد مخدر به داخل این مراکز وارد شود، مأموران خاطی به تناسب، به مجازات؛ الف: تنزل درجه، ب: انفصال موقت، ج: انفصال دائم؛ محکوم میشوند.
[2]. مادۀ ۸ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن: (اصلاحی مصوب ۱۳۸۹/۰۵/۰۹) – هر کس هروئین، مرفین، کوکائین و دیگر مشتقات شیمیایی مرفین و کوکائین و یا لیزرژیک اسید دی اتیل آمید (ال.اس.دی)، متیلن دی اکسی مت آمفتامین (ام.دی.ام.آ. یا آکستاسی)، گاما هیدروکسی بوتیریک اسید (جی.اچ.بی)، فلونیترازپام، آمفتامین، مت آمفتامین (شیشه) و یا دیگر مواد مخدر یا روانگردانهای صنعتی غیردارویی که فهرست آنها به تصویب مجلس شورای اسلامی میرسد را وارد کشور کند و یا مبادرت به ساخت، تولید، توزیع، صدور، ارسال، خرید یا فروش نماید و یا در معرض فروش قرار دهد و یا نگهداری، مخفی یا حمل کند، با رعایت تناسب و با توجه به میزان مواد به شرح زیر مجازات خواهد شد:
۱- تا پنج سانتی گرم؛ از پانصدهزار ریال تا یک میلیون ریال جریمۀ نقدی و بیست تا پنجاه ضربه شلاق.
۲- بیش از پنج سانتی گرم تا یک گرم؛ از دو میلیون تا شش میلیون ریال جریمۀ نقدی و سی تا هفتاد ضربه شلاق.
۳- بیش از یک گرم تا چهار گرم؛ از هشت میلیون تا بیست میلیون ریال جریمۀ نقدی و دو تا پنج سال حبس و سی تا هفتاد ضربه شلاق.
۴- بیش از چهار گرم تا پانزده گرم؛ از بیست میلیون تا چهل میلیون ریال جریمۀ نقدی و پنج تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.
۵- بیش از پانزده گرم تا سی گرم؛ از چهل میلیون تا شصت میلیون ریال جریمۀ نقدی و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.
۶- بیش از سی گرم؛ اعدام و مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم.
تبصرۀ ۱- هرگاه محرز شود مرتکب جرم موضوع بند (۶) این ماده، برای بار اول مرتکب این جرم شده و موفق به توزیع یا فروش آن هم نشده، در صورتی که میزان مواد بیش از یکصد گرم نباشد، با جمع شروط مذکور یا عدم احراز قصد توزیع یا فروش در داخل کشور با توجه به کیفیت و مسیر حمل، دادگاه به حبس ابد و مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم، حکم خواهد داد.
تبصرۀ ۲- در کلیۀ موارد فوق، چنانچه متهم از کارکنان دولت یا شرکتهای دولتی وشرکتها و یا مؤسسات وابسته به دولت باشد، علاوه بر مجازاتهای مذکور در این ماده، به انفصال دائم از خدمات دولتی نیز محکوم خواهد شد.
[3]. مادۀ ۳۸ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن: دادگاه میتواند در صورت وجود جهات مخففه، مجازاتهای تعزیری مقرره در این قانون را تا نصف حداقل مجازات آن جرم تخفیف دهد؛ در صورتی که مجازاتی فاقد حداقل باشد، همان مجازات تا نصف تخفیف مییابد. میزان تخفیف در احکام حبس ابد ۱۵سال خواهد بود و در مورد مجازات اعدام، تقاضای عفو و تخفیف مجازات به کمیسیون عفو ارسال خواهد شد.
تبصره – کلیۀ محکومینی که پس از صدور حکم به نحوی با نیروی انتظامی یا سازمان عملکننده همکاری نمایند و اقدام آنها منجر به کشف شبکهها گردد، دادگاه صادرکنندۀ رأی میتواند با تقاضای نیروی انتظامی و یا سازمان عملکننده بر اساس اسناد مربوطه، مجازات وی را ضمن اصلاح حکم سابقالصدور تا نصف تخفیف دهد.
[4]. مادۀ ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی: بازپرس یا دادستان، در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب، باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیلۀ ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب، استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است، تعیین کند تا حسب مورد، مسترد، ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط، دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین میکند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد، به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید:
الف- وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد.
ب- اشیاء و اموال، بلامعارض باشد.
پ- جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد.
در کلیۀ امور جزایی، دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن، اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد، در مورد اشیاء و اموالی که وسیلۀ ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب، استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است، باید رأی مبنی بر استرداد، ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید.
تبصرۀ ۱- متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه، میتواند از تصمیم آنان راجعبه اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاههای جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید؛ هرچند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزایی قابل شکایت نباشد.
تبصرۀ ۲- مالی که نگهداری آن مستلزم هزینۀ نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن میگردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریعالفساد، حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته میشود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری میگردد.
[5]. مادۀ ۳۷ قانون مجازات اسلامی: [اصلاحی ۱۳۹۹/۰۲/۲۳]- در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف، دادگاه میتواند مجازات تعزیری را به نحوی که به حال متهم مناسبتر باشد، به شرح زیر تقلیل دهد یا تبدیل کند:
الف- تقلیل مجازات حبس به میزان یک تا سه درجه در مجازاتهای درجۀ چهار و بالاتر.
ب- تقلیل مجازات حبس درجۀ پنج و درجۀ شش به میزان یک تا دو درجه یا تبدیل این مجازات و مجازات حبس درجۀ هفت حسب مورد به جزای نقدی متناسب با همان درجه.
پ- تبدیل مصادرۀ کل اموال به جزای نقدی درجۀ یک تا چهار.
ت- تقلیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال.
ث [الحاقی ۱۳۹۹/۰۲/۲۳]- تقلیل سایر مجازاتهای تعزیری به میزان یک یا دو درجه یا تبدیل آن به مجازات دیگر از همان درجه یا یک درجه پایینتر.
تبصرۀ [الحاقی ۱۳۹۹/۰۲/۲۳]- چنانچه در اجرای مقررات این ماده یا سایر مقرراتی که به موجب آن، مجازات تخفیف مییابد، حکم به حبس کمتر از نود و یک روز صادر شود، به مجازات جایگزین مربوط تبدیل میشود.
اطلاعات تنقیحی
- مادۀ ۳۷ قانون مجازات اسلامی به موجب مادۀ ۶ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۰۲/۲۳ اصلاح شده است.
- بند (ث) و تبصرۀ مادۀ ۳۷ قانون مجازات اسلامی به موجب مادۀ ۶ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۰۲/۲۳ به این ماده الحاق شده است.
[6]. مادۀ ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری: در تمام محکومیتهای تعزیری، در صورتی که دادستان از حکم صادره درخواست تجدیدنظر نکرده باشد، محکومٌعلیه میتواند پیش از پایان مهلت تجدیدنظرخواهی با رجوع به دادگاه صادرکنندۀ حکم، حق تجدیدنظرخواهی خود را اسقاط یا درخواست تجدیدنظر را مسترد نماید و تقاضای تخفیف مجازات کند. در این صورت، دادگاه در وقت فوقالعاده با حضور دادستان به موضوع رسیدگی و تا یک چهارم مجازات تعیین شده را کسر میکند. این حکم دادگاه قطعی است.
[7]. مادۀ ۵ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن: هر کس تریاک و دیگر مواد مذکور در مادۀ ۴ را خرید[اری]، نگهداری، مخفی یا حمل کند، با رعایت تناسب و با توجه به مقدار مواد و تبصرۀ ذیل همین ماده به مجازاتهای زیر محکوم میشود:
۱- تا پنجاه گرم؛ تا سه میلیون ریال جریمۀ نقدی و تا پنجاه ضربه شلاق.
۲- بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم؛ پنج تا پانزده میلیون ریال جریمۀ نقدی و ده تا هفتاد و چهار ضربه شلاق.
۳- بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم؛ پانزده میلیون تا شصت میلیون ریال جریمۀ نقدی و چهل تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبس.
۴- بیش از پنج کیلوگرم تا بیست کیلوگرم؛ شصت تا دویست میلیون ریال جریمۀ نقدی و پنجاه تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و پنج تا ده سال حبس و در صورت تکرار برای بار دوم، علاوه بر مجازاتهای مذکور، به جای جریمه، مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم، و برای بار سوم، اعدام و مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم.
۵- بیش از بیست کیلوگرم تا یکصد کیلوگرم؛ علاوه بر مجازات مقرر در بند ۴، به ازای هرکیلوگرم، دو میلیون ریال به مجازات جزای نقدی مرتکب اضافه میگردد و در صورت تکرار، اعدام و مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم.
۶- بیش از یکصد کیلوگرم؛ علاوه بر مجازات جریمۀ نقدی و شلاق مقرر در بندهای ۴ و ۵، حبس ابد و در صورت تکرار، اعدام و مصادرۀ اموال ناشی از همان جرم.
تبصره- مرتکبین جرائم فوق چنانچه به صورت زنجیرهای عمل کرده باشند و مواد برای مصرف داخل باشد، مشمول مجازاتهای مادۀ ۴ خواهند بود و چنانچه یکی از دو شرط موجود نباشد، به مجازاتهای این ماده محکوم میگردند.
[8]. مادۀ ۲۰ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و الحاق موادی به آن: هر کس آلات و ادوات مخصوص تولید یا استعمال مواد مخدر یا روانگردانهای صنعتی غیردارویی را وارد کند، بسازد، خرید یا فروش کند، علاوه بر ضبط آنها، به یک میلیون تا پنج میلیون ریال جزای نقدی و ده تا پنجاه ضربه شلاق محکوم میشود. مرتکبین نگهداری، اخفا یا حمل آلات و ادوات استعمال مواد مخدر، علاوه بر ضبط آنها، به ازای هر عدد [به] صد تا پانصد هزار ریال جزای نقدی یا پنج تا بیست ضربه شلاق محکوم میشوند. عتایق از شمول این ماده مستثنی میباشند.
[9]. مادۀ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی: [اصلاحی ۱۳۹۹/۰۲/۲۳] – در تعدد جرائم تعزیری، تعیین و اجرای مجازات به شرح زیر است:
الف – هرگاه جرائم ارتکابی مختلف نباشد، فقط یک مجازات تعیین میشود و در این صورت، دادگاه میتواند مطابق ضوابط مقرر در این ماده که برای تعدّد جرائم مختلف ذکر شده، مجازات را تشدید کند.
ب – در مورد جرائم مختلف، هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد، حداقل مجازات هر یک از آن جرائم بیشتر از میانگین حداقل و حداکثر مجازات مقرر قانونی است.
پ – چنانچه جرائم ارتکابی مختلف، بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک، حداکثر مجازات قانونی آن جرم است. در این صورت، دادگاه میتواند مجازات هر یک را بیشتر از حداکثر مجازات مقرر قانونی تا یک چهارم آن تعیین کند.
ت – در تعدد جرائم درجۀ هفت و درجۀ هشت با یکدیگر، حسب مورد مطابق مقررات این ماده اقدام میشود و جمع جرائم درجۀ هفت و درجۀ هشت با درجۀ شش و بالاتر سبب تشدید مجازات جرائم اخیر نمیشود. در جمع این جرائم با جرائم درجۀ شش و بالاتر، به طور جداگانه برای جرائم درجۀ هفت و درجۀ هشت مطابق این ماده تعیین مجازات میشود و در هر صورت مجازات اشد قابل اجرا است.
ث – در هر یک از بندهای فوق، فقط مجازات اَشد مندرج در دادنامه قابل اجرا است و اگر مجازات اَشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل شود یا به موجبی از قبیل گذشت شاکی خصوصی، نسخ مجازات قانونی یا مرور زمان غیر قابل اجرا گردد، مجازات اَشد بعدی اجرا میشود و در این صورت، میزان مجازات اجرا شدۀ قبلی در اجرای مجازات اَشد بعدی محاسبه میشود. آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات و عفو در حکم اجرا است.
ج – در هر مورد که مجازات قانونی فاقد حداقل یا ثابت باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد، دادگاه میتواند تا یک ششم و اگر بیش از سه جرم باشد، تا یک چهارم به اصل آن اضافه کند.
چ – در صورتی که در جرائم تعزیری، از رفتار مجرمانۀ واحد، نتایج مجرمانۀ متعدد حاصل شود، مرتکب به مجازات جرم اَشد محکوم میشود.
ح – هرگاه در قانون برای جرمی یکی از مصادیق مجازاتهای مندرج در مواد (۲۳) یا (۲۶) این قانون به عنوان مجازات اصلی مقرر شده باشد، آن مجازات در هر صورت اجرا میشود، حتی اگر مربوط به مجازات غیراَشد باشد. همچنین اگر مجازات اَشد وفق مادۀ (۲۵) این قانون، فاقد آثار تبعی و مجازات خفیفتر دارای آثار تبعی باشد، علاوه بر مجازات اصلی اَشد، مجازات تبعی مزبور نیز اجرا میشود.
خ – در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف مجازات برای هر یک از جرائم، مطابق مواد (۳۷) و (۳۸) این قانون اقدام میشود.
د – در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانۀ خاصی داشته باشد، مقررات تعدد جرم اعمال نمیشود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم میشود.
تبصرۀ ۱ – در صورتی که از رفتار مجرمانۀ واحد، نتایج مجرمانۀ متعدد حاصل شود، طبق مقررات فوق عمل میشود.
تبصرۀ ۲ – در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانۀ خاصی داشته باشد، مقررات تعدد جرم، اعمال نمیشود و مرتکب، به مجازات مقرر در قانون محکوم میگردد.
تبصرۀ ۳ – در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف، دادگاه میتواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات، فاقد حداقل و حداکثر باشد، تا نصف آن تقلیل دهد.
تبصرۀ ۴ – مقررات تعدد جرم در مورد جرائم تعزیری درجههای هفت و هشت اجرا نمیشود. این مجازاتها با هم و نیز با مجازاتهای تعزیری درجۀ یک تا شش جمع میگردد.
اطلاعات تنقیحی:
- مادۀ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به موجب مادۀ ۱۲ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۰۲/۲۳ اصلاح شده و بندهای (الف، ب، پ، ت، ث، ج، چ، ح، خ، د) به آن الحاق شده است.
- تبصرههای ۱، ۲، ۳، و ۴ مادۀ ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی به موجب مادۀ ۱۲ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹/۰۲/۲۳ منسوخ شده است.
[10]. مادۀ ۵۸ قانون مجازات اسلامی: در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادرکنندۀ حکم میتواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال، پس از تحمل نصف و در سایر موارد، پس از تحمل یک سوم مدت مجازات، به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام، با رعایت شرایط زیر حکم به آزادی مشروط را صادرکند:
الف- محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد.
ب- حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی، دیگر مرتکب جرمی نمیشود.
پ- به تشخیص دادگاه، محکوم تا آنجا که استطاعت دارد، ضرر و زیان مورد حکم یا مورد موافقت مدعی خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن ترتیب دهد.
ت- محکوم، پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد.
انقضای مواعد فوق و همچنین مراتب مذکور در بندهای (الف) و (ب) این ماده، پس از گزارش رئیس زندان محل به تأیید قاضی اجرای احکام میرسد. قاضی اجرای احکام موظف است مواعد مقرر و وضعیت زندانی را دربارۀ تحقق شرایط مذکور بررسی و در صورت احراز آن، پیشنهاد آزادی مشروط را به دادگاه تقدیم نماید.
[11]. مادۀ ۴۶ قانون مجازات اسلامی: در جرائم تعزیری درجۀ سه تا هشت، دادگاه میتواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یک سوم مجازات میتواند از دادگاه صادرکنندۀ حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم میتواند پس از تحمل یک سوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.
[12]. مادۀ ۱۱۹ قانون مجازات اسلامی: چنانچه دادستان مخالف سقوط یا تخفیف مجازات باشد، میتواند به مرجع تجدیدنظر اعتراض کند.
[13]. نظریۀ مشورتی شمارۀ 1213.97.7 مورخ 1397/05/01: استعلام:
۱- چنانچه متهم در دادگاه، توبه و دادگاه، توبۀ وی را احراز نماید، آیا باید وی را محکوم کرد، بعد قرار سقوط یا موقوفی تعقیب صادر نمود و یا اینکه بدون محکومیت میتواند قرار موقوفی تعقیب یا سقوط را صادر نماید؟
۲- چنانچه متهم به بزه بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به ایراد صدمۀ بدنی غیر عمدی، پدر طفل ۱۶ سالۀ مصدوم باشد، آیا باید قیم اتفاقی (مادر وی) را تعیین نمود یا اینکه تعیین قیم اتفاقی مربوط به جرائم عمدی است؟
۳- در بزه بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به ایراد صدمۀ بدنی غیر عمدی، چنانچه شاکی در دادسرا گذشت نماید، آیا باید دادسرا قرار موقوفی تعقیب صادر نماید یا اینکه دادگاه باید زمان رسیدگی به جنبۀ عمومی نسبت به جنبۀ خصوصی، اتخاذ تصمیم قرار موقوفی تعقیب نماید؟
نظریۀ مشورتی ادارۀ کل حقوقی قوۀ قضاییه:
۱- در صورت احراز توبۀ متهم، مستنداً به بند ج مادۀ ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ قرار موقوفی تعقیب صادر میشود؛ زیرا طبق مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی در جرائم تعزیری و مادۀ ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی در جرائم حدی، توبۀ مسقط مجازات باید پیش از صدور حکم صورت گیرد و از آنجا که قرار موقوفی، امری شکلی است و حدوث یک مانع شکلی، ادامۀ رسیدگی ماهوی را متوقف مینماید، هرگاه توبۀ متهم پیش از صدور حکم در مواردیکه توبه مسقط مجازات است، محرز گردید، دادگاه بلافاصله مبادرت به صدور قرار موقوفی تعقیب مینماید.
۲- مستنبط از مفهوم مخالف مادۀ ۳۸۵ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ در جنایت غیرعمدی، ولایت ولیّ قهری به قوت خود باقی است. با این حال، در خصوص جنبۀ عمومی قضیه (تعزیر)، تعقیب ولیّ قهری وفق تبصره ۱ ماده ۶۶ (اصلاحی 1394/03/24) قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲، از سوی دادستان یا قیم موقت صورت میپذیرد، ولی تعیین تکلیف نسبت به دیۀ وصولی با رعایت غبطۀ صغیر، با ولیّ قهری صغیر خواهد بود. بدیهی است که ولیّ قهری در فرض حاضر، پیرامون شروع به تعقیب و صدور و اجرای حکم از حیث جنبۀ عمومی، متهم و محکومٌعلیه بوده و فاقد سمت است.
۳- در جرائم غیر قابل گذشت، در صورت اعلام گذشت شاکی خصوصی نیز، مرجع قضایی باید به تحقیقات خود ادامه دهد و النهایه، در صورت وجود دلایل بر ارتکاب بزه، قرار جلب به دادرسی، و الّا قرار منع تعقیب صادر نماید؛ بدیهی است جنبۀ خصوصی جرم با توجه به گذشت شاکی «سالبه به انتفاء موضوع» خواهد بود و در هر حال، اعلام گذشت شاکی خصوصی موجب صدور قرار موقوفی تعقیب نسبت به جرائم یاد شده نمیگردد.
[14]. مادۀ ۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری: تعقیب امر کیفری که طبق قانون شروع شده است و همچنین اجرای مجازات، موقوف نمیشود؛ مگر در موارد زیر:
الف- فوت متهم یا محکومٌعلیه.
ب- گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرائم قابل گذشت.
پ- شمول عفو.
ت- نسخ مجازات قانونی.
ث- شمول مرور زمان در موارد پیش بینی شده در قانون.
ج- توبۀ متهم در موارد پیشبینی شده در قانون.
چ- اعتبار امر مختوم.
تبصرۀ ۱- دربارۀ دیه، مطابق قانون مجازات اسلامی عمل میگردد.
تبصرۀ ۲- هرگاه مرتکب جرم پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون شود، تا زمان افاقه، تعقیب و دادرسی متوقف میشود؛ مگر آنکه در جرائم حقالناسی شرایط اثبات جرم به نحوی باشد که فرد مجنون یا فاقد هوشیاری در فرض افاقه نیز نتواند از خود رفع اتهام کند. در اینصورت، به ولی یا قیم یا سرپرست قانونی وی ابلاغ میشود که ظرف مهلت پنج روز نسبت به معرفی وکیل اقدام نماید. در صورت عدم معرفی، صرف نظر از نوع جرم ارتکابی و میزان مجازات آن، وفق مقررات برای وی وکیل تسخیری تعیین میشود و تعقیب و دادرسی ادامه مییابد.
[15]. مادۀ ۱۱۷ قانون مجازات اسلامی: در مواردی که توبۀ مرتکب، موجب سقوط یا تخفیف مجازات میگردد، توبه، اصلاح و ندامت وی باید احراز گردد و به ادعای مرتکب اکتفا نمیشود. چنانچه پس از اعمال مقررات راجعبه توبه، ثابت شود که مرتکب تظاهر به توبه کرده است، سقوط مجازات و تخفیفات در نظر گرفته شده، ملغی و مجازات اجرا میگردد. در این مورد، چنانچه مجازات از نوع تعزیر باشد، مرتکب به حداکثر مجازات تعزیری محکوم میشود.
[16]. مادۀ ۱۱۵ قانون مجازات اسلامی: در جرائم تعزیری درجۀ شش، هفت و هشت، چنانچه مرتکب توبه نماید و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط میشود. در سایر جرائم موجب تعزیر، دادگاه میتواند مقررات راجعبه تخفیف مجازات را اعمال نماید.
تبصرۀ ۱- مقررات راجعبه توبه دربارۀ کسانی که مقررات تکرار جرائم تعزیری در مورد آنها اعمال میشود، جاری نمیگردد.
تبصرۀ ۲- اطلاق مقررات این ماده و همچنین بند (ب) مادۀ (۷) و بندهای (الف) و (ب) مادۀ (۸) و مواد (۲۸)، (۳۹)، (۴۰)، (۴۵)، (۴۶)، (۹۲)، (۹۳) و (۱۰۵) این قانون شامل تعزیرات منصوص شرعی نمیشود.
[17]. مادۀ ۱۱۸ قانون مجازات اسلامی: متهم میتواند تا قبل از قطعیت حکم، ادلۀ مربوط به توبۀ خود را حسب مورد به مقام تعقیب یا رسیدگی ارائه نماید.
[18]. اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: وظایف و اختیارات رهبر:
۱- تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۲- نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
۳- فرمان همهپرسی.
۴- فرماندهی کل نیروهای مسلح.
۵- اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها.
۶- نصب و عزل و قبول استعفای:
الف) فقهای شورای نگهبان.
ب) عالیترین مقام قوۀ قضاییه.
ج) رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
د) رئیس ستاد مشترک.
ه) فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
و) فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
۷- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه.
۸- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۹- امضای حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دورۀ اول به تأیید رهبری برسد.
۱۰- عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
۱۱- عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی، پس از پیشنهاد رئیس قوۀ قضاییه.
رهبر میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
[19]. مادۀ ۱۱۴ قانون مجازات اسلامی: در جرائم موجب حد، به استثنای قذف و محاربه، هرگاه متهم قبل از اثبات جرم، توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط میگردد. همچنین اگر جرائم فوق، غیر از قذف، با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبۀ مرتکب حتی پس از اثبات جرم، دادگاه میتواند عفو مجرم را توسط رئیس قوۀ قضاییه از مقام رهبری درخواست نماید.
تبصرۀ ۱- توبۀ محارب قبل از دستگیری یا تسلط بر او، موجب سقوط حد است.
تبصرۀ ۲- در زنا و لواط، هرگاه جرم به عنف، اکراه و یا با اغفال بزهدیده انجام گیرد، مرتکب در صورت توبه و سقوط مجازات، به شرح مندرج در این ماده به حبس یا شلاق تعزیری درجۀ شش یا هر دوی آنها محکوم میشود.
[20]. مادۀ ۲۷۸ قانون مجازات اسلامی: حد سرقت به شرح زیر است:
الف- در مرتبۀ اول، قطع چهار انگشت دست راست سارق از انتهای آن است؛ به طوری که انگشت شست و کف دست باقی بماند.
ب- در مرتبۀ دوم، قطع پای چپ سارق از پایین برآمدگی است، به نحوی که نصف قدم و مقداری از محل مسح باقی بماند.
پ- در مرتبۀ سوم، حبس ابد است.
ت- در مرتبۀ چهارم، اعدام است؛ هر چند سرقت در زندان باشد.
تبصرۀ ۱- هرگاه سارق، فاقد عضو متعلق قطع باشد، حسب مورد مشمول یکی از سرقتهای تعزیری میشود.
تبصرۀ ۲- در مورد بند (پ) این ماده و سایر حبسهایی که مشمول عنوان تعزیر نیست، هرگاه مرتکب حین اجرای مجازات توبه نماید و مقام رهبری آزادی او را مصلحت بداند، با عفو ایشان از حبس آزاد میشود. همچنین مقام رهبری میتواند مجازات او را به مجازات تعزیری دیگری تبدیل نماید.
هیئت عمومی دیوان عالی کشور
درخواست مشاوره رایگان