رأی وحدت رویه شماره 799
مقدمه
جلسۀ هیئت عمومی دیوان عالی کشور در مورد پروندۀ وحدت رویۀ ردیف ۹۹ .۳۷ رأس ساعت ۸:۳۰ روز سهشنبه، مورخ 1399/07/15 به ریاست حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سید احمد مرتضوی مقدّم، رئیس محترم دیوان عالی کشور و با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سید محسن موسوی، نمایندۀ محترم دادستان کل کشور و با شرکت آقایان رؤسا، مستشاران و اعضای معاون کلیۀ شعب دیوان عالی کشور، در سالن هیئت عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظر نمایندۀ محترم دادستان کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد، به صدور رأی وحدت رویۀ قضایی شمارۀ ۷۹۹ – 1399/07/15 منتهی گردید.
برای تهیه دوره کالبد شکافی آراء وحدت رویه کلیک کنید
الف) گزارش پرونده
به استحضار می رساند، آقای محمدرضا حبیبی، رئیس کل محترم دادگستری استان اصفهان، با اعلام اینکه از سوی شعب پانزدهم و بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان، در خصوص اینکه آیا مسئولیت سارقان در رد اموال مسروقه به صورت تضامنی است یا غیرتضامنی (مساوی)، آرای مختلف صادر شده است، درخواست طرح موضوع را در هیئت عمومی دیوان عالی کشور نموده است که گزارش امر به شرح ذیل تقدیم میشود:
الف) به حکایت دادنامۀ شمارۀ ۹۷۰۹۹۷۰۳۶۹۷۰۱۶۹۰ – 1397/10/11 شعبۀ پانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان، در خصوص اتهام آقایان میثم … و جمال … دایر بر مشارکت در سرقت از منزل در شب، شعبۀ ۱۱۲ دادگاه کیفری دو اصفهان به موجب دادنامۀ شمارۀ ۱۵۲۴ – 1396/09/21 چنین رأی داده است: «… مستنداً به مادۀ «۶۵۶»[1] قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و مادۀ «۱۲۵»[2] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، هر یک از متهمان را به تحمل دو سال حبس تعزیری و تحمل چهل ضربه شلاق و رد اموال مسروقه به نحو تضامن محکوم مینماید» که پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبۀ پانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان به موجب دادنامۀ صدرالذکر، چنین رأی داده است:
«… نظر به اینکه ایراد و اعتراض مؤثری که [در] نقض دادنامۀ تجدیدنظر خواسته فراهم گردد، اقامه و ابراز نشده است و قرائن و امارات موجود در پرونده، من حیث المجموع، باعث حصول علم بر ارتکاب جرم میگردد، لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی، مستنداً به بند الف از مادۀ «۴۵۵»[3] قانون آیین دادرسی کیفری، دادنامۀ معترضٌعنه تأیید میگردد؛ لیکن مجازات حبس وی به ۶ ماه تبدیل و تقلیل داده میشود».
ب) به حکایت دادنامۀ شمارۀ ۹۹۰۹۹۷۰۳۷۶۷۰۰۴۱۱ – 1399/02/28 شعبۀ بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان، در خصوص اتهام آقایان ایرج … و مهدی … دایر بر مشارکت در سرقت از انبار، شعبۀ ۱۰۵ دادگاه کیفری دو اصفهان به موجب دادنامۀ شمارۀ ۲۴۵۵ – 1398/12/05 چنین رأی داده است: «… بزه انتسابی را به نامبرده ثابت تشخیص و مستنداً به مواد «۱۸»[4]، ۱۹، ۱۲۵، ۶۵۶ و ۶۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و کتاب پنجم آن (تعزیرات)، حکم به محکومیت متهمین به تحمل هر یک سه سال حبس و ۷۰ ضربه شلاق تعزیری و به صورت تساوی، رد مال به شاکی به شرح صفحۀ ۴۷ پرونده صادر مینماید» که پس از تجدیدنظرخواهی از این رأی، شعبۀ بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان به موجب دادنامۀ صدرالذکر، چنین رأی داده است:
«تجدید نظرخواهی… وارد نیست؛ زیرا دادنامۀ تجدیدنظرخواسته با توجه به محتویات پرونده از جمله اقاریر صریح و با رعایت مقررات قانونی و موازین قضایی صادر گردیده و ایراد و اعتراضی که موجب نقض دادنامه گردد، به عمل نیامده است، مستنداً به بند الف مادۀ ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری با رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه را تأیید مینماید.»
چنانکه ملاحظه میشود، شعب پانزدهم و بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان، در خصوص مسئولیت سارقان در رد اموال مسروقه اختلافنظر دارند؛ به طوری که شعبۀ پانزدهم، رأی بدوی را که حکم به رد مال به نحو تضامن داده، تأیید کرده، اما شعبۀ بیست و هفتم، رأی بدوی را که حکم به رد مال به نحو تساوی داده است، تأیید کرده است. (بدیهی است این موضوع در مواردی مطرح است که میزان مسئولیت هر یک از سارقان معلوم نباشد.)
بنا به مراتب، در موضوع مشابه، اختلاف استنباط از قانون محقق شده است، لذا در اجرای مادۀ ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری به منظور ایجاد وحدت رویۀ قضایی، طرح موضوع در جلسۀ هیئت عمومی دیوان عالی کشور درخواست میگردد.
معاون قضایی دیوان عالی کشور در امور هیئت عمومی – غلامعلی صدقی
ب) نظریۀ نمایندۀ دادستان کل کشور
احتراماً؛ در خصوص پروندۀ وحدت رویۀ قضایی ردیف ۹۹.۳۷ هیئت عمومی دیوان عالی کشور به نمایندگی از دادستان محترم کل کشور به شرح آتی اظهار عقیده میگردد:
الف – حسب گزارش دادستان محترم عمومی و انقلاب مرکز استان اصفهان، محاکم کیفری آن استان در استنباط از مادۀ ۶۶۷ قانون مجازات اسلامی آرای مختلفی صادر نمودهاند. شعبۀ ۱۱۲ کیفری دو اصفهان متهمین مشارکتکننده در یک فقره سرقت را علاوه بر حبس و شلاق، به رد مال مسروقه به نحو تضامن محکوم نموده که توسط شعبۀ ۱۵ تجدیدنظر استان اصفهان به همان کیفیت تأیید گردیده و از طرفی، شعبۀ ۱۰۵ کیفری دو اصفهان متهمین شرکتکننده در سرقت را علاوه بر حبس و شلاق، به نحو مساوی به رد مال مسروقه به شاکی محکوم نموده و این رأی نیز توسط شعبۀ ۲۷ تجدیدنظر استان اصفهان تأیید شده است؛ لذا به زعم اینجانب، در مورد نحوۀ مسئولیت سارقین مشارکتکننده در سرقت، باید محکومیت به رد مال و یا جبران خسارت را توالی محکومیت کیفری دانست و اصل را بر مسئولیت نقش مداخلهگر شریک در جرم ارتکابی قرار داده و بر اساس آن، تکلیف پرداخت را مشخص کرد؛ چرا که اصل شخصی بودن مسئولیت در امور کیفری چنین اقتضایی را دارد. مادۀ ۱۸ قانون مجازات اسلامی نیز هم، بیان میزان و گسترۀ نقض ناشی از رفتار مرتکب در جرائم تعزیری آن را به عنوان یک فاکتور در تعیین میزان مجازات بر شمرده که طبیعتاً ضمانهای ناشی از جرم نیز از توالی آن است؛ لیکن اگر نحوۀ دخالت شرکای در جرم به گونهای بود که تأثیر رفتار آنها یکسان باشد، نحوه و میزان مسئولیت آنها در رد ضرر و زیان به نحو تساوی خواهد بود. در مبحث جنایات نیز در بحث تعدد اسباب عرضی، ضابطه به همین نحو است؛ چون بحث ضمان مالی ناشی از جرم با دیه در مواردی ماهیت مشابه دارند. بنابراین شایسته است در نحوۀ ضمان مشارکین در سرقت، اصل را بر مسئولیت مساوی دانست؛ مگر اینکه میزان نقش آنها در بردن مال و یا تصاحب آن متفاوت باشد. ورود به بحث مسئولیت تضامنی به مقولۀ ضرر و زیان ناشی از جرم با اصول و دکترین حقوق کیفری همخوانی ندارد، بنابراین رأی شعبۀ ۲۷ تجدیدنظر استان اصفهان که مطابق با موازین قانونی است، قابل تأیید است.
ج) رأی وحدت رویۀ شمارۀ ۷۹۹ – 1399/07/15 هیئت عمومی دیوان عالی کشور
در موارد شرکت در سرقت، مسئولیت هر یک از سارقان در رد مال به میزان مالی است که تحصیل کرده است و دادگاه در اجرای مادۀ «۶۶۷»[5] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و مادۀ «۲۱۴»[6] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و مادۀ «۱۹»[7] قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، حدود مسئولیت هر یک از سارقان را بر همین اساس مشخص میکند و اگر میزان مال تحصیل شده توسط هر یک از سارقان معلوم نباشد، با توجه به اصل تساوی مسئولیت که از جمله در مواد «۴۵۳»[8]، «۵۲۶»[9] و «۵۳۳»[10] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مورد پذیرش قانونگذار قرار گرفته است، مسئولیت سارقان در رد مال مسروقه به طور مساوی است. بر این اساس، رأی شعبۀ بیست و هفتم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان که با این نظر مطابقت دارد به اکثریت آراء، صحیح و قانونی تشخیص داده میشود. این رأی طبق مادۀ ۴۷۱ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات بعدی، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن، لازمالاتباع است.
هیئت عمومی دیوان عالی کشور
مواد قانونی و آرای مرتبط
[1]. مادۀ ۶۵۶ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده): در صورتی که سرقت، جامع شرایط حد نباشد و مقرون به یکی از شرایط زیر باشد، مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم میشود:
۱ – سرقت در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا در توابع آن یا در محلهای عمومی از قبیل مسجد و حمام و غیر اینها واقع شده باشد.
۲ – سرقت در جایی واقع شده باشد که به واسطۀ درخت و یا بوته یا پرچین یا نرده، محرز بوده و سارق حرز را شکسته باشد.
۳ – در صورتی که سرقت در شب واقع شده باشد.
۴ – سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.
۵ – سارق مستخدم بوده و مال مخدوم خود را دزدیده یا مال دیگری را در منزل مخدوم خود یا منزل دیگری که به اتفاق مخدوم به آن جا رفته یا شاگرد یا کارگر بوده و یا در محلی که معمولاً محل کار وی بوده، از قبیل خانه، دکان، کارگاه، کارخانه و انبار سرقت نموده باشد.
۶ – هرگاه ادارهکنندگان هتل و مسافرخانه و کاروانسرا و کاروان و به طور کلی کسانی که به اقتضای شغل، اموالی در دسترس آنان است، تمام یا قسمتی از آن را مورد دستبرد قرار دهند.
[2]. مادۀ ۱۲۵ قانون مجازات اسلامی: هر کس با شخص یا اشخاص دیگر در عملیات اجرایی جرمی مشارکت کند و جرم، مستند به رفتار همه آنها باشد، خواه رفتار هر یک به تنهایی برای وقوع جرم کافی باشد خواه نباشد و خواه اثر کار آنان مساوی باشد خواه متفاوت، شریک در جرم محسوب و مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم است. در مورد جرائم غیرعمدی نیز چنانچه جرم، مستند به تقصیر دو یا چند نفر باشد، مقصران، شریک در جرم محسوب میشوند و مجازات هر یک از آنان، مجازات فاعل مستقل آن جرم است.
تبصره – اعمال مجازات حدود، قصاص و دیات در مورد شرکت در جنایت، با رعایت مواد کتابهای دوم، سوم و چهارم این قانون انجام میگیرد.
[3]. مادۀ ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری: دادگاه تجدید نظر استان پس از تشکیل جلسۀ رسیدگی و اعلام ختم دادرسی، به شرح زیر اتخاذ تصمیم میکند:
الف – هرگاه رأی مورد تجدیدنظرخواهی مطابق ادلۀ موجود در پرونده و طبق قانون صادر شده باشد، رأی را تأیید و پرونده را به دادگاه صادرکنندۀ رأی اعاده میکند.
ب – هرگاه متهم به جهات قانونی قابل تعقیب نباشد یا دادگاه تجدیدنظر استان، به هر دلیل، برائت متهم را احراز کند، رأی تجدیدنظرخواسته را نقض و رأی مقتضی صادر میکند؛ هرچند محکومٌ علیه درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و چنانچه محکومٌ علیه زندانی باشد، به دستور دادگاه، فوری آزاد میشود.
پ – چنانچه رأی تجدید نظرخواسته را مخالف قانون تشخیص دهد، با استدلال و ذکر مبانی و مستند قانونی، آن را نقض و در ماهیت، انشای رأی میکند.
تبصره – عدم رعایت تشریفات دادرسی، موجب نقض رأی نیست؛ مگر آنکه تشریفات مذکور به درجهای از اهمیت باشد که موجب بیاعتباری رأی شود.
[4]. مادۀ ۱۸ قانون مجازات اسلامی: تعزیر، مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی، تعیین و اعمال میگردد. نوع، مقدار، کیفیت اجراء و مقررات مربوط به تخفیف، تعلیق، سقوط و سایر احکام تعزیر به موجب قانون تعیین میشود. دادگاه در صدور حکم تعزیری، با رعایت مقررات قانونی، موارد زیر را مورد توجه قرار میدهد:
الف – انگیزۀ مرتکب و وضعیت ذهنی و روانی وی حین ارتکاب جرم.
ب – شیوۀ ارتکاب جرم، گسترۀ نقض وظیفه و نتایج زیانبار آن.
پ – اقدامات مرتکب پس از ارتکاب جرم.
ت – سوابق و وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی مرتکب و تأثیر تعزیر بر وی.
تبصره [الحاقی 1399/02/23]- چنانچه دادگاه در حکم صادره، مجازات حبس را بیش از حداقل مجازات مقرر در قانون تعیین کند، باید مبتنی بر بندهای مقرر در این ماده و یا سایر جهات قانونی، علت صدور حکم به بیش از حداقل مجازات مقرر قانونی را ذکر کند. عدم رعایت مفاد این تبصره، موجب مجازات انتظامی درجۀ چهار میباشد.
[5]. مادۀ ۶۶۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده): در کلیۀ موارد سرقت و ربودن اموال مذکور در این فصل، دادگاه علاوه بر مجازات تعیین شده، سارق یا رباینده را به رد عین و در صورت فقدان عین، به رد مثل یا قیمت مال مسروقه یا ربوده شده و جبران خسارت وارده محکوم خواهد نمود.
[6]. مادۀ ۲۱۴ قانون مجازات اسلامی: مجرم باید مالی را که در اثر ارتکاب جرم تحصیل کرده است، اگر موجود باشد، عین آن را و اگر موجود نباشد، مثل آن را و در صورت عدم امکان رد مثل، قیمت آن را به صاحبش رد کند و از عهدۀ خسارات وارده نیز برآید. هرگاه از حیث جزایی وجهی بر عهدۀ مجرم تعلق گیرد، استرداد اموال یا تأدیۀ خسارت مدعیان خصوصی بر آن مقدم است.
[7]. مادۀ ۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری: دادگاه در مواردی که حکم به رد عین، مثل و یا قیمت مال صادر میکند، مکلف است میزان و مشخصات آن را قید و در صورت تعدد محکومٌ علیه حدود مسئولیت هر یک را مطابق مقررات مشخص کند.
تبصره – در صورتی که حکم به پرداخت قیمت مال صادر شود، قیمت زمان اجرای حکم، ملاک است.
[8]. مادۀ ۴۵۳ قانون مجازات اسلامی: هرگاه دو یا چند نفر به نحو اشتراک مرتکب جنایت موجب دیه گردند، حسب مورد، هر یک از شرکا یا عاقلۀ آنها به طور مساوی مکلف به پرداخت دیه است.
[9]. مادۀ ۵۲۶ قانون مجازات اسلامی: هرگاه دو یا چند عامل، برخی به مباشرت و بعضی به تسبیب، در وقوع جنایتی تأثیر داشته باشند، عاملی که جنایت مستند به اوست، ضامن است و چنانچه جنایت مستند به تمام عوامل باشد، به طور مساوی ضامن میباشند، مگر تأثیر رفتار مرتکبان متفاوت باشد که در این صورت، هر یک به میزان تأثیر رفتارشان مسئول هستند. در صورتی که مباشر در جنایت، بیاختیار، جاهل، صغیر غیرممیز یا مجنون و مانند آنها باشد، فقط سبب، ضامن است.
[10]. مادۀ ۵۳۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده): [جزای نقدی اصلاحی 1399/11/08]- اشخاصی که کارمند یا مسئول دولتی نیستند، هرگاه مرتکب یکی از جرائم مذکور در مادۀ قبل شوند، علاوه بر جبران خسارت وارده، به حبس از شش ماه تا سه سال یا 50.000.000 تا 250.000.000 ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.
اطلاعات تنقیحی:
- جزای نقدی مندرج در این ماده، به موجب تصویبنامه در خصوص تعدیل میزان مبالغ مجازات نقدی جرائم و تخلفات مندرج در قوانین و مقررات مختلف مصوب 11.08 هیئت وزیران، اصلاح شده است.